شرایط وموارد مطالبه خسارت از سوی خوانده

بسمه تعالی

شرایط وموارد مطالبه خسارت از سوی خوانده 

نظر به اینکه قانونگذار به صراحت مستندا به ماده 515 قانون آئین دادرسی مدنی ، مطالبه خسارت  دادرسی را از ناحیه خوانده منوط به علم به غیر محقق بودن خواهان بصورت عمدی ذکر نموده است بنابراین به صراحت م 515 درصورت عدم ثبوت علم به غیر محق بودن ونداشتن عمدی ، مطالبه خسارت ناشی از دادسی از خواهان قابل استماع نمی باشد .

‌ماده 515 – خواهان حق دارد ضمن تقدیم دادخواست یا در اثنای دادرسی و یا به‌طور
مستقل جبران خسارات ناشی از دادرسی یا تأخیر انجام تعهد‌یا عدم انجام آن را که به
علت تقصیر خوانده نسبت به اداء حق یا امتناع از آن به وی وارد شده یا خواهد شد ،
همچنین اجرت‌المثل را به‌لحاظ عدم‌تسلیم خواسته یا تأخیر تسلیم آن ازباب اتلاف و
تسبیب از خوانده مطالبه نماید.
‌خوانده نیز می‌تواند خسارتی را که عمداً از طرف خواهان با علم به غیر محق بودن در
دادرسی به او وارد شده از خواهان مطالبه نماید

لذا بنابمراتب در اینگونه موارد توصیه میشود با یک وکیل خوب وبهترین وکیل مشاوره نمائید.

 

مقدمات جهت دادخواهی واخذ نتیجه مطلوب

بسمه تعالی 

مقدمات جهت دادخواهی واخذ نتیجه مطلوب 

نظربه اینکه قانونگذار ، دادخواهی از مراجع را منوط به شرایط ومقررات نموده ودر چارجوب همان شرایط ومقررات به دادخواهی اشخاص رسیدگی میشود وتجربه بنده توپروندهها ومراجعین اینست که معمولا اشخاص چندین پرونده اشتباه یکی پس از دیگری با کلی هزینه تشکیل می دهند بدون اینکه راه درست را انتخاب نموده باشند واز همه مراجع کلایه دارند لذا به اشخاص جهت جلوگیری از تشکیل پرونده بیهوده واخذ نتیجه مطلوب وبدون معطلی  حدالامکان جهت مشاوره در  موارد ذیل توصیه می گردد ؛

1- مراجعه به پیش یک وکیل خوب وکار بلد وبهترین وکیل  قبل از تشکیل پرونده 

2-ارائه کلیه دلایل ومستندات واوراق کلیه پروندههای متشکله قبلی به یک وکیل خوب وبهترین وکیل 

3-بیان حقیقت ماجرا هرچه باشد اعم از نفع وضرر به یک وکیل خوب وبهترین وکیل 

4-عدم دخالت در کارهای وکیل  وواگذاری کلیه اختیارات به بهترین وکیل وخوب ونداشتن عجله   که به هر حال تصمیم گیرنده قاضی است واوقات دادرسی دردست وکیل خارج می باشد 

5- وظیفه وکیل خوب وبهترین وکیل ، اشرافیت کامل به موضعات ارجاعی ، تشکیل پرونده درست با درنظر گرفتن نزدیکترین مسیر با رعایت مصلحت موکل بدون معطلی وشرکت در جلسات رسیدگی وارائه توضیح وارسال لایحه در موارد لزوم است وانتظار غیر از اینها انتظاری بیهوده است و وکیل درصورت عدم رعایت هریک از مراتب فوق مسئول و پاسخگو می باشد 

لذا با عنایت به مراتب فوق به اشخاص توصیه میشود قبل از انجام هرکاری با یک وکیل خوب وکاربلد وبهترین وکیل مشاوره نمائید.

 

تعلیق اجرای مجازات وشرایط استفاده از آن

بسمه تعالی 

تعلیق اجرای مجازات وشرایط استفاده ازآن 

قانونگذار جهت حمایت از مجرمین درجه سه تا هشت بجزء  جرایم مقرر در ماده 47 قانون مجازات اسلامی به دادگاه اختیار داده تا بتواند درصورت وجود شرایط مقرر برای صدور حکم تعویق (الف- وجود جهات تخفیف ب- پیش بینی اصلاح مرتکبپ د-جبران ضرر و زیان یا برقراری ترتیبات جبران ت- فقدان سابقه کیفری مؤثر)، اجرای تمام یا قسمتی از مجازات از یک تا پنج سال معلق نماید وهمچنین دادستان یا قاضی اجرای احکام نیز پس از اجرای حکم یک سوم مجازات از دادگاه صادر کننده تقاضای تعلیق نماید وهمچنین محکوم نیز می تواند پس از تحمل یک سوم مجازات می تواند از طریق دادستان یا قاضی اجرای حکم تقاضای تعلیق کند 

ماده ۴۶- در جرائم تعزیری درجه سه تا هشت دادگاه می تواند در صورت وجود شرایط مقرر برای تعویق صدور حکم، اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را از یک تا پنج سال معلق نماید. دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری نیز پس از اجرای یک سوم مجازات می تواند از دادگاه صادرکننده حکم قطعی، تقاضای تعلیق نماید. همچنین محکوم می تواند پس از تحمل یک سوم مجازات، در صورت دارا بودن شرایط قانونی، از طریق دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری تقاضای تعلیق نماید.

 

ماده ۴۷- صدور حکم و اجرای مجازات در مورد جرائم زیر و شروع به آنها قابل تعویق و تعلیق نیست:

 

الف- جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور، خرابکاری در تأسیسات آب، برق، گاز، نفت و مخابرات

ب- جرائم سازمان یافته، سرقت مسلحانه یا مقرون به آزار، آدم ربایی و اسیدپاشی

پ- قدرت نمایی و ایجاد مزاحمت با چاقو یا هر نوع اسلحه دیگر، جرائم علیه عفت عمومی، تشکیل یا اداره مراکز فساد و فحشا

ت- قاچاق عمده مواد مخدر یا روانگردان، مشروبات الکلی و سلاح و مهمات و قاچاق انسان

ث- تعزیر بدل از قصاص نفس، معاونت در قتل عمدی و محاربه و افساد فی الارض

ج- جرائم اقتصادی، با موضوع جرم بیش از یکصد میلیون (۱۰۰.۰۰۰.۰۰۰)ریال

 

تبصره ـ در جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور در صورت همکاری مؤثر مرتکب در کشف جرم و شناسایی سایر متهمان، تعلیق بخشی از مجازات بلامانع است. همچنین تعلیق مجازات جرائم علیه عفت عمومی (به جز جرائم موضوع مواد (۶۳۹) و (۶۴۰) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده مصوب ۲/۳/۱۳۷۵ با اصلاحات و الحاقات بعدی) و کلاهبرداری و کلیه جرائم در حکم کلاهبرداری و جرائمی که مجازات کلاهبرداری درباره آنها مقرر شده یا طبق قانون کلاهبرداری محسوب می‌شود و شروع به جرائم مقرر در این تبصره، بلامانع است. رعایت ماده (۴۶) این قانون در خصوص این تبصره الزامی است. (الحاقی به موجب قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب ۱۳۹۹/۲/۲۳)

 

ماده ۴۸- تعلیق مجازات با رعایت مقررات مندرج در تعویق صدور حکم، ممکن است به طور ساده یا مراقبتی باشد.

 

ماده ۴۹- قرار تعلیق اجرای مجازات به وسیله دادگاه ضمن حکم محکومیت یا پس از صدور آن صادر می گردد. کسی که اجرای حکم مجازات وی به طورکلی معلق شده است، اگر در بازداشت باشد فوری آزاد می گردد.

 

ماده ۵۰- چنانچه محکومی که مجازات او معلق شده است در مدت تعلیق بدون عذر موجه از دستورهای دادگاه تبعیت نکند، دادگاه صادرکننده حکم قطعی می تواند به درخواست دادستان یا قاضی اجرای احکام، برای بار اول یک تا دو سال به مدت تعلیق اضافه یا قرار تعلیق را لغو نماید. تخلف از دستور دادگاه برای بار دوم، موجب الغای قرار تعلیق و اجرای مجازات می شود.

 

ماده ۵۱- تعلیق اجرای مجازات محکوم نسبت به حق مدعی خصوصی تأثیری ندارد و حکم پرداخت خسارت یا دیه در این موارد اجراء می شود.

 

ماده ۵۲- هرگاه محکوم از تاریخ صدور قرار تا پایان مدت تعلیق، مرتکب جرم عمدی موجب حد، قصاص، دیه یا تعزیر تا درجه هفت نشود، محکومیت تعلیقی بی اثر می شود.

 

ماده ۵۳- در صورتی که قسمتی از مجازات یا یکی از مجازاتهای مورد حکم معلق شود، مدت تعلیق از زمان خاتمه اجرای مجازات غیرمعلق محاسبه می گردد.

 

تبصره ـ در مواردی که به موجب قوانین اداری و استخدامی، محکومیت کیفری موجب انفصال است در صورت تعلیق، محکومیت معلق، موجب انفصال نمی گردد، مگر آنکه در قانون تصریح یا قرار تعلیق لغو شود.

 

ماده ۵۴- هرگاه محکوم از تاریخ صدور قرار تا پایان مدت تعلیق، مرتکب یکی از جرائم عمدی موجب حد، قصاص، دیه یا تعزیر تا درجه هفت شود، پس از قطعیت حکم أخیر، دادگاه قرار تعلیق را لغو و دستور اجرای حکم معلق را نیز صادر و مراتب را به دادگاه صادرکننده قرار تعلیق اعلام می کند. دادگاه به هنگام صدور قرار تعلیق به طور صریح به محکوم اعلام می کند که اگر در مدت تعلیق مرتکب یکی از جرائم فوق شود، علاوه بر مجازات جرم أخیر، مجازات معلق نیز درباره وی اجراء می شود.

ماده ۵۵- هرگاه پس از صدور قرار تعلیق، دادگاه احراز نماید که محکوم دارای سابقه محکومیت کیفری مؤثر یا محکومیتهای قطعی دیگری بوده است که در میان آنها محکومیت تعلیقی وجود داشته و بدون توجه به آن اجرای مجازات معلق شده است، قرار تعلیق را لغو می کند. دادستان یا قاضی اجرای احکام نیز موظف است درصورت اطلاع از موارد فوق، لغو تعلیق مجازات را از دادگاه درخواست نماید. حکم این ماده در مورد تعویق صدور حکم نیز جاری است.

لذا بنابمراب دراینگونه موارد توصیه میشود با یک وکیل خوب وکار بلد که اشرافیت کامل به مسایل حقوقی داشته باشد با انتخاب بهترین وکیل، مشاوره ومشورت نماید.

جلب وموارد صدورآن

بسمه تعالی 

جلب وموارد صدور آن

قانونگذار  دستور جلب را که همان دستگیری افراد وبردن آنها نزد مقام قضایی صادر کننده است باشرایط مقرر پیش بینی نموده است در پروندههای حقوقی تازمانیکه حکم صادر نگردیده ودر مرحله اجرا، اجرائیه ابلاغ واخطاریه جهت اجرای حکم ابلاغ نگردیده دستور جلب صادرنمی گردد ولی بعداز ابلاغ اخطاریه وعدم حضوروی دستور جلب مستندا قانون نحوه اجرای محکومیت های بنا به درخواست  محکوم له  صادر میگردد .

واما در پروندههای کیفری قاضی محترم میتواندبعداز احضاریه وعدم حضوروی ،دستور جلب صادر کند ولی در موارد ذیل بازپرس بدون صدور احضار یه دستور جلب صادر می کند ؛

ماده ۱۸۰- در موارد زیر بازپرس می‌تواند بدون آن‌که ابتداء احضاریه فرستاده باشد، دستور جلب متهم را صادر کند:
الف – در مورد جرایمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، قطع عضو و یا حبس ابد است.
ب – هرگاه محل اقامت، محل کسب و یا شغل متهم معین نباشد و اقدامات بازپرس برای شناسایی نشانی وی به نتیجه نرسد.
پ – در مورد جرایم تعزیری درجه پنج و بالاتر در صورتی‌که از اوضاع و احوال و قرائن موجود، بیم تبانی یا فرار یا مخفی شدن متهم برود.
ت – در مورد اشخاصی که به جرایم سازمان‌یافته و جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی متهم باشند

لذا بنا بمراتب توصیه میشود با یک وکیل خوب وکاربلد که آشنا به مسایل کیفری داشته باشد با انتخاب بهترین وکیل ،مشاوره ومشورت نمائید.

آزادی مشروط وشرایط استفاده از آن

بسمه تعالی 

آزادی مشروط وشرایط استفاده از آن 

با وجود اینکه قانونگذاز برای اشخاص مخل روابط اجتماعی مجازاتی باتوجه به اوضاع واحوال  حاکم در زمان وقوع جرم باتعیین حداقل وحداکثر مقررنموده وقاضی  مطابق موارد مقرر ،کیفر تعیین می کند ولی باز جهت حمایت بیشتر به اشخاصی  که در مدت اجرا حسن اخلاق ورفتار نشان داده وحاکی از آن باشد که دیگر مرتکب جرمی نخواهد شد وتا حد توان ترتیبی برای پرداخت ضرروزیان به تشخیص دادگاه داده باشد درمورد محکومان به حبس تعزیری به حبس بیش از ده سال پس از تحمل  نصف مجازات وودر سایر موارد پس از تحمل یک سوم مجازات به پیشنهاد دادستان یا قاضی اجرای احکام،اختیار صدور حکم آزادی مشروط به دادگاه صادرکننده حکم بشرط عدم استفاده از آزادی مشروط  داده که دادگاه صادر کننده حکم میتواندحکم به آزادی مشروط مستندا به ماده 58 قانون مجازات اسلامی صادر نماید  

ماده ۵۸- در مورد محکومیت به حبس تعزیری، دادگاه صادر کننده حکم می تواند در مورد محکومان به حبس بیش از ده سال پس از تحمل نصف و در سایر موارد پس از تحمل یک سوم مدت مجازات به پیشنهاد دادستان یا قاضی اجرای احکام با رعایت شرایط زیر حکم به آزادی مشروط را صادرکند:

 

الف- محکوم در مدت اجرای مجازات همواره از خود حسن اخلاق و رفتار نشان دهد.

ب- حالات و رفتار محکوم نشان دهد که پس از آزادی، دیگر مرتکب جرمی نمی شود.

پ- به تشخیص دادگاه محکوم تا آنجا که استطاعت دارد ضرر و زیان مورد حکم یا مورد موافقت مدعی خصوصی را بپردازد یا قراری برای پرداخت آن ترتیب دهد.

ت- محکوم پیش از آن از آزادی مشروط استفاده نکرده باشد

لذا بنابمراتب توصیه میشود قبل از اقدام با یک وکیل خوب وکاربلد که به مسایل کیفری آشناداشته باشد با انتخاب بهترین وکیل مشاوره ومشورت نمائید.

درجات جرایم تعزیری

بسمه تعالی 

درجات تعزیری مستندا به ماده 19 قانون مجازات اسلامی به شرح ذیل است ؛

ماده ۱۹- مجازاتهای تعزیری به هشت درجه تقسیم می شود:

 

درجه ۱

– حبس بیش از بیست و پنج سال

– جزای نقدی بیش از یک میلیارد (۱.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰)ریال

– مصادره کل اموال

– انحلال شخص حقوقی

 

درجه ۲

– حبس بیش از پانزده تا بیست و پنج سال

– جزای نقدی بیش از پانصد و پنجاه میلیون (۵۵۰.۰۰۰.۰۰۰)ریال تا یکمیلیارد (۱.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰)ریال

 

درجه ۳

– حبس بیش از ده تا پانزده سال

– جزای نقدی بیش از سیصد و شصت میلیون (۳۶۰.۰۰۰.۰۰۰)ریال تا پانصد وپنجاه میلیون (۵۵۰.۰۰۰.۰۰۰)ریال

 

درجه ۴

– حبس بیش از پنج تا ده سال

– جزای نقدی بیش از یکصد و هشتاد میلیون(۱۸۰.۰۰۰.۰۰۰)ریال تا سیصد و شصت میلیون (۳۶۰.۰۰۰.۰۰۰)ریال

– انفصال دائم از خدمات دولتی و عمومی

 

درجه ۵

– حبس بیش از دو تا پنج سال

– جزای نقدی بیش از هشتاد میلیون (۸۰.۰۰۰.۰۰۰)ریال تا یکصد و هشتاد میلیون (۱۸۰.۰۰۰.۰۰۰)ریال

– محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از پنج تا پانزده سال

– ممنوعیت دائم از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی

– ممنوعیت دائم از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی

 

درجه ۶

– حبس بیش از شش ماه تا دو سال

– جزای نقدی بیش از بیست میلیون (۲۰.۰۰۰.۰۰۰)ریال تا هشتاد میلیون (۸۰.۰۰۰.۰۰۰)ریال

– شلاق ازسی ویک تا هفتادوچهار ضربه و تا نودونه ضربه در جرائم منافی عفت

– محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از ششماه تا پنجسال

– انتشار حکم قطعی در رسانه ها

– ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال

– ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال

– ممنوعیت از اصدار برخی از اسناد تجاری توسط اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال

 

درجه ۷

– حبس از نود و یک روز تا شش ماه

– جزای نقدی بیش از ده میلیون (۱۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال تا بیست میلیون (۲۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال

– شلاق از یازده تا سی ضربه

– محرومیت از حقوق اجتماعی تا شش ماه

 

درجه ٨

– حبس تا سه ماه

– جزای نقدی تا ده میلیون (۱۰.۰۰۰.۰۰۰)ریال

– شلاق تا ده ضربه

 

تبصره١- موارد محرومیت از حقوق اجتماعی همان است که در مجازاتهای تبعی ذکر شده است.

تبصره۲- مجازاتی که حداقل آن منطبق بر یکی از درجات فوق و حداکثر آن منطبق با درجه بالاتر باشد، از درجه بالاتر محسوب می شود.

تبصره۳- درصورت تعدد مجازاتها، مجازات شدیدتر و درصورت عدم امکان تشخیص مجازات شدیدتر، مجازات حبس ملاک است. همچنین اگر مجازاتی با هیچ یک از بندهای هشتگانه این ماده مطابقت نداشته باشد مجازات درجه هفت محسوب می شود.

تبصره۴- مقررات این ماده و تبصره های آن تنها جهت تعیین درجه مجازات است و تأثیری در میزان حداقل و حداکثر مجازاتهای مقرر در قوانین جاری ندارد.

تبصره۵- ضبط اشیاء و اموالی که در ارتکاب جرم به کار رفته یا مقصود از آن به کارگیری در ارتکاب جرم بوده است از شمول این ماده و بند (ب) ماده(۲۰) خارج و در مورد آنها برابر ماده(۲۱۵) این قانون عمل خواهد شد. در هر مورد که حکم به مصادره اموال صادر می شود باید هزینه های متعارف زندگی محکوم و افراد تحت تکفل او مستثنی شود.

 

تبصره۶ ـ تمام حبس­های ابد غیرحدی مقرر در قانون به حبس درجه یک تبدیل می­شود. (الحاقی به موجب قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب ۱۳۹۹/۲/۲۳)

 

ماده ۲۰- درصورتی که شخص حقوقی براساس ماده(۱۴۳) این قانون مسؤول شناخته شود، با توجه به شدت جرم ارتکابی و نتایج زیانبار آن به یک تا دو مورد از موارد زیر محکوم می شود، این امر مانع از مجازات شخص حقیقی نیست:

 

الف- انحلال شخص حقوقی

ب- مصادره کل اموال

پ- ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی به طور دائم یا حداکثر برای مدت پنج سال

ت- ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه بهطور دائم یا حداکثر برای مدت پنج سال

ث- ممنوعیت از اصدار برخی از اسناد تجاری حداکثر برای مدت پنج سال

ج- جزای نقدی

چ- انتشار حکم محکومیت به وسیله رسانه ها

 

تبصره- مجازات موضوع این ماده، در مورد اشخاص حقوقی دولتی و یا عمومی غیر دولتی در مواردی که اعمال حاکمیت میکنند، اعمال نمی شود.

 

ماده ۲۱- میزان جزای نقدی قابل اعمال بر اشخاص حقوقی حداقل دو برابر و حداکثر چهار برابر مبلغی است که در قانون برای ارتکاب همان جرم به وسیله اشخاص حقیقی تعیین می شود.

 

ماده ۲۲- انحلال شخص حقوقی و مصادره اموال آن زمانی اعمال می شود که برای ارتکاب جرم، به وجود آمده یا با انحراف از هدف مشروع نخستین، فعالیت خود را منحصراً در جهت ارتکاب جرم تغییر داده باشد.

لهذا باعنایت به مراتب فوق مشاوره با یک وکیل خوب وبهترین وکاربلد توصیه میگردد.

جلب بدون احضاریه

بسمه تعالی 

جلب  بدون احضاریه

جلب به  اصطلاح حقوق جزا عبارت است از دستگیری شخص معین و هدایت وی نزد دادگاه یا مقام تحقیقی که دستور دلالت وی را نزد خویش داده است.وموارد که بازپرس محترم می تواند بدون صدور احضاریه بدوا  مستندا به ماده 180 دستور جلب صادر کند  بصورت ذیل است ؛

ماده ۱۸۰- در موارد زیر بازپرس می‌تواند بدون آن‌که ابتداء احضاریه فرستاده باشد، دستور جلب متهم را صادر کند:
الف – در مورد جرایمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، قطع عضو و یا حبس ابد است.
ب – هرگاه محل اقامت، محل کسب و یا شغل متهم معین نباشد و اقدامات بازپرس برای شناسایی نشانی وی به نتیجه نرسد.
پ – در مورد جرایم تعزیری درجه پنج و بالاتر در صورتی‌که از اوضاع و احوال و قرائن موجود، بیم تبانی یا فرار یا مخفی شدن متهم برود.
ت – در مورد اشخاصی که به جرایم سازمان‌یافته و جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی متهم باشند.

لذا باعنایت به مرتب فوق توصیه میشود قبل از اقدام در اینگونه موارد بایک وکیل خوب وکار بلد که اشرافیت کامل به مسایل کیفری داشته باشد مشاوره ومشورت نمائید.

دادرسی فوری

بسمه تعالی 

دادرسی فوری وموارد کاربرد آن 

در کلیه اموری که تعیین تکلیف آن فوریت دارد به درخواست ذینفع  که ممکن است کتبی یا شفاهی باشد دادگاه درصورت تشخیص فوریت آن دستور موقت    مبنی بر توقیف مال یا انجام عمل یا منع از انجام عمل درصورت جبران خسارت احتمالی که تاثیری در اصل دعوا ندارد با دعوت طرفین ودصورت فوریت بدون دعوت  صادر می نمایدبا تائید رئیس حوزه قضایی بدون ابلاغ قابل اجراست درصورت رفع جهت توقیف دادگاه لغو دستور ودرصورت تامین متناسب در صورت مصلحت دادگاه رفع اثر می نماید  وقبول یا رد آن مستقلا قبل اعتراض نیست پس از صدور دستور موقت درصورتیکه از قبل اقامه دعوا نشده باشد درخواست کننده باید بیست روز از تاریخ صدور اقامه دعوا نماید درغیراینصورت به درخواست طرف از آن رفع اثر خواهد کرد 

لذا نظر به مراتب فوق در چنین مواردی توصیه میشود بایک وکیل خوب وکاربلد که اشرافیت کامل به مسایل حقوقی داشته باشد با نتخاب بهترین وکیل مشاوره ومشورت نمائید.

سازش

بسمه تعالی 

سازش

به اصطلاح حقوقی سازش همان تکلیف قاطع موضوعی دعوای  است در  خصوص رفع اختلاف  مطروحه که ممکن است در  دادگاه یا خارج از دادگاه بصورت رسمی یا عادی بعمل آمده باشد لذا درصورت  حصول سازش، وظیفه طرفین، درخواست گزارش اصلاحی از قاضی محترم پرونده است که حسب آن مبادرت به صدور رای اصلاحی نماید تجربه بنده در اینگونه موارد ، درخواست غیر از گزارش اصلاحی موجب سرگردانی طرفین وتشکیل پرونده دیگر در دادگاههاست بنابراین ضمن اینکه موضوع سازش صریح وواضح باشد حسب آن باید طرفین درخواست گزارش اصلاحی و حسب آن باید رای اصلاحی صادر گردد  ودر صورت عدم حصول سازس ، تعهدات طرفین وگذشتهای طرفین قابل استناد نمی باشد.لذا دراینگونه موارد توصیه میشود قبل از حصول سازش با یک وکیل خوب وکاربلد که اشرافیت کامل به مسایل حقوقی دادشته باشد با انتخاب بهترین وکیل مشاوره ومشورت نمائید. ادامه مطلب

سند

 بسمه تعالی 

سند وانواع آن ومیزان هریک ازاعتبار آنها   

نظربه اینکه اثبات روابط اجتماعی تعهد آوراشخاص بایکدیگر مستلزم وجود سند می باشد وبدون وجودسند هرچند  اثباتش ممکن است وبستگی به عقاید طرف دارد وهمچنین است  اثبات ادعای برخلاف سند لذا در اینگونه موارد به اشخاص توصیه موکدمیشود بدون مشاوره با بهترین وکیل وخوب که اشرافیت کامل به مسایل حقوقی داشته باشد اقدام ننمائید

وسند به اصطلاح حقوقی عبارت است از هرنوشته ای که در مقام ادعا یا دفاع قابل استناد باشد سند است وممکن است عادی یا رسمی باشد

واسنادی که در اداره ثبت اسناد واملاک ویادفاتر اسناد رسمی یا در نزد سایر مامورین رسمی در حدود صلاحیت آنها صادر شده باشد رسمی است ومعتبر است  بشرط عدم مخالفت با قوانین  در غیر اینصورت عادی است 

وسند عادی در دو مورد اعتبار اسناد رسمی را دارد 1-تصدیق سند  2-تصدیق محکمه ازامضاء یا مهر طرف با وجود انکار وتردید

وآنچه در سند در میان اشخاص ایجاد اختلاف می کندذیل یا حاشیه نویسی یا ظهر سند است که بدون تاریخ وامضاء معتبر است هرچند بوسیله خط کشیدن با نحودیگر باطل شده باشد وخلاف آن مستلزم اثبات است در اینگونه موارد لازم است بطلان آنها را طرف امضاء کند 

وهمچنین امضای روی نوشته یا سند بضرر امضاء کننده دلیل است 

لذا نظر اینکه مراتب فوق پیچیدگی خاص دارد قبل از انعقاد قراردادوامضای سند با یک وکیل وکیل خوب و کاربلد که اشرافیت کامل به مسایل حقوقی داشته باشد با انتخاب بهترین وکیل مشاوره ومشورت نمائید.