تقسم اموال مشاعی وموارد ابطال آن

بسمه تعالی 

تقسیم اموال مشاعی وموارد ابطال آن

تقسیم اموال مشاعی یا به تراضی تمام شرکاء انجام میشود یابدون تراضی   لذا درصورت تراضی، حسب تراضی تقسیم صورت میگیرد ولی در صورت عدم تراضی، حاکم اجبار به تقسیم می نماید بشرط آنکه تقسیم مشتمل بر ضرر (نقصان فاحش قیمت )نباشد 

درصورت وجود ضرر  وتقاضا ازطرف متضرر  حاکم اجبار به تقسیم می نماید به شرط آنکه تقسیم متضمن افتادن تمام مال شرکه یا حصه یک یا چند نفر از شرکاء نباشد واگر اموال متعدد باشد قسمت اجباری بعضی از آنها ملازم با تقسیم باقی اموال نیست  

وهمچنین تقسیم ملک از وقف جایز است ولی تقسیم مال موقوفه بین موقوف علیهم جایز نیست وتقسیم بعداز آنکه صحیحا واقع شد لازم است 

ولی در موارد ذیل میتوان ابطال تقسیم را درخواست کرد؛

1-بعدا مشخص شودتقسیم به غلط واقع شده است

2-مشخص شدن وجود عیب بعداز تقسیم

3- مشخص شود قسمت از مال تقسیم شده   مال غیر  بشرط در عدم تساوی در حصه بوده است

که در اینگونه موارد اشخاص میتوانند ابطال تقسم را درخواست نمایند در غیر اینصورت  تقسیم صحیح است ودعوایشان رد خواهد شد لذا به توصیه میشود قبل از اقدام  با یک وکیل خوب و کار کشته ودار سابقه که به مسایل حقوقی اشرافیت داشته باشد وبهرین وکیل باشد مشاوره نمایید.

 

 

سفید امضاء

بسمه تعالی

سفید مهر وسفید امضاء

قانونگذار جهت حمایت از اشخاصی که بخاطراعتماد یا فریب یا به هر طریقی که از مهر یا سفید امضای وی در اختیار شخص سپرده ویا بهر طریق بدست آورده سوء استفاده نماید جرم تلقی نموده است پس صرف ادعای وی که از مهر یا سفید امضای وی مورد سوء استفاده قرار گرفته است کافی نیست بلکه این ادعا باید مدلل باشد  پس رکن تحقق این جرم 1- بدست آوردن اسناد به هر طریق 2- سوء استفاده از آن  است لذا دراینگونه توصیه به اشخاص برای هراقدامی صورتجلسه لازم است که در صورت سوء استفاده، به محکمه ارائه گردد وبا یک وکیل خوب وباسابقه وبهترین وکیل و کار کشته باشد قبل از اقدامی مشاوره نمائید.

ماده 673 -هر کس از سفید مهر یا سفید امضایی که به او سپرده شده است یا به هر طریق به دست آورده
سوء استفاده نماید، به یک تا سه سال حبس محکوم خواهد شد.

بهترین وکیل تبریز را بشناسید

بسمه تعالی

بهترین وکیل تبریز را می‌شناسید؟

بهترین وکیل تبریز کیست؟ این سؤال در نگاه اول و شرایط عادی، احتمالاً سؤال چندان مهمی به نظر نمی‌رسد؛ ولی وقتی بدانیم هر لحظه و بنا به دلایل مختلف ممکن است با مسائل حقوقی درگیر شویم، آنگاه باید جدی‌تر درباره آن فکر کنیم. البته شاید همین حالا که این متن را می‌خوانید، درگیر یک پرونده حقوقی در استان آذربایجان شرقی شده باشید. در این صورت برای اینکه دادگاه را به صدور رأی دلخواهتان مجاب کنید، باید حتماً از یک وکیل کارکشته کمک بگیرید. به عبارت دیگر در چنین وضعیتی، شناختن بهترین وکیل تبریز برای شما از نان شب هم واجب‌تر است! وکیلی که بتواند به‌واسطه دانش وسیع حقوقی در هر پرونده‌ای، ورق را به نفع شما برگرداند.

وکیل ملکی در تبریز؛ وقتی پای اموال گران‌بها در میان است!

دعاوی ملکی، از متداول‌ترین و شناخته‌شده‌ترین پرونده‌های حقوقی محسوب می‌شوند. در این نوع دعاوی، بحث اصلی بر سر تملک یک مال غیرمنقول مانند خانه، زمین، ساختمان کارخانه و … است. در اغلب دعاوی ملکی، طرفین دعوا به‌طور هم‌زمان مدعی مالکیت یک مال غیرمنقول هستند. متأسفانه بارها شاهد آن بوده‌ایم که در چنین پرونده‌هایی، عدالت رعایت نشده و به قول معروف، حق به حق‌دار نرسیده است. بااین‌حال، شکستِ طرف ذی‌حق غالباً از عدم آشنایی او با فرایندهای حقوقی نشئت می‌گیرد. به خاطر داشته باشید که ذی‌حق بودن در پرونده‌های ملکی، شرط کافی برای اثبات حقانیت شما نیست. اثبات حقانیت باید از طریق سازوکارهای قانونی خاص خودش انجام شود. به همین دلیل اگر با چنین پرونده‌ای در استان آذربایجان شرقی روبرو شدید، حتماً باید سررشته امور را به بهترین وکیل تبریز بسپارید.

آیا می‌دانید یک دعوای ملکی را چطور در دادگاه طرح کنید؟ یا می‌دانید در مقابل طرح دعوای دیگران، چطور از حقتان دفاع کنید؟ همراهی بهترین وکیل ملکی در تبریز، شانستان را برای برنده شدن در پرونده‌های ملکی پیچیده به شکل قابل‌توجهی افزایش می‌دهد. او همان فرشته نجاتی است که می‌تواند در بزنگاه‌های حساس از طریق استناد به مفاد و تبصره‌های قانونی، آرای وحدت رویه و … حقتان را احقاق کند.

وکیل کیفری در تبریز؛ وقتی پای جان، عمر یا آبرو در میان است!

درگیری با یک پرونده کیفری مثل قتل، ضرب‌وجرح، مواد مخدر، سرقت، تجاوز و … می‌تواند شما را با وضعیت پیچیده‌تری درگیر کند. احکام صادره برای چنین پرونده‌هایی، بعضاً می‌تواند بسیار سنگین و تأثیرگذار باشند. در اکثر دعاوی ملکی، برای طرف محکوم مجازات کیفری تعیین نمی‌شود؛ مگر اینکه پرونده، دارای بُعد کیفری هم باشد. مثلاً اگر فردی یک دعوای ملکی را علیه شما طرح کند و برای اثبات ادعایش به جعل سند متوسل شود، در صورت محکومیت، تحت مجازات کیفری نیز قرار می‌گیرد. اما در پرونده‌های کیفری، محکومیت یکی از طرفین دعوا، علاوه بر جزای نقدی با مجازاتی مثل حبس، قصاص و … برای او همراه خواهد بود. مجازاتی که بهای آن بعضاً می‌تواند زندگی یا جان طرف محکوم باشد.

به‌طور کلی، اثبات ادعا در پرونده‌های کیفری، پیچیده‌تر از پرونده‌های ملکی است. همین نکته باعث می‌شود که این پرونده‌ها، حساسیت بسیار بیشتری داشته باشند. افرادی که به‌عنوان شاکی یا مشتکی‌عنه، درگیر پرونده‌های کیفری در تبریز می‌شوند، باید بسیار دقیق و حساب‌شده عمل کنند. برنده شدن در چنین پرونده‌هایی، مستلزم استفاده حداکثری از ظرفیت‌های قانونی پرونده است. ظرفیت‌هایی که گاهی آن‌قدر ظریف و مکتوم هستند که کشف آن‌ها تنها از عهده بهترین وکیل تبریز برمی‌آید.

یادمان نرود گاهی مرز بین جرم و بی‌گناهی بسیار کمرنگ می‌شود و صدور حکم در چنین پرونده‌هایی بعضاً می‌تواند به مجازاتی مثل اعدام یا حبس ابد بینجامد. حضور بهترین وکیل کیفری تبریز در این پرونده‌ها به شما در اثبات حقانیتتان کمک شایان‌ذکری می‌کند. حقانیتی که می‌تواند در قالب اثبات بی‌گناهی خودتان یا اثبات جرم متشاکی باشد.

وکیل خانواده در تبریز؛ وقتی پای عواطف در میان است!

یک پرونده حقوقی گاهی از مسائل خانوادگی نشئت می‌گیرد. موضوعاتی مثل مهریه، نفقه، طلاق، قیومیت و حضانت فرزندان ازجمله رایج‌ترین موارد مطروحه در دعاوی خانوادگی هستند. مواردی که صرفاً مختص تبریز و استان آذربایجان شرقی نیست و در همه شهرها و استان‌های کشور وجود دارند.

باید بپذیریم که زندگی همیشه مطابق با تصوراتمان پیش نمی‌رود. به‌عنوان مثال بسیاری از زندگی‌های مشترک، علی‌رغم آغاز خوب در ادامه با بن‌بست‌های ناامیدکننده‌ای مواجه شده‌اند. چالش‌هایی سخت که طرفین را وارد پرونده‌های حقوقی می‌کنند. اگر این بین، فرزندی در میان باشد، اوضاع به‌مراتب پیچیده‌تر می‌شود. چراکه در صورت موضوعیت بحث طلاق، مسئله حضانت فرزند نیز مطرح می‌شود. دسترسی به بهترین وکیل تبریز در دعاوی خانوادگی، راه را برای صدور رأی مطلوب در این زمینه برای موکلین هموار می‌کند.

احساسات و عواطف، وجه متمایز دعاوی خانوادگی از دعاوی کیفری، ملکی و … هستند. بنابراین ورود یک وکیل معتمد و کاردان به پرونده، می‌تواند طی فرایند حقوقی را برای افراد بسیار آسان نموده و از بار فشار روانی و عاطفی بر آن‌ها بکاهد. در چنین پرونده‌هایی وکیل می‌تواند عهده‌دار انجام مراحل حقوقی کار باشد؛ در صورت سپردن امور به وکیل خانواده در تبریز، نیازی به درگیری و دخالت مستقیم طرفین دعوا در پرونده نیست.

باز کردن گره‌های حقوقی‌تان را به بهترین وکیل تبریز بسپارید

آیا می‌دانید برای مراجعه به بهترین وکیل تبریز باید به چه معیارهایی استناد کرد؟ دانش حقوقی، تجربه و رویکرد حرفه‌ای سه مؤلفه اصلی در انتخاب یک وکیل خوب هستند. رویکرد حرفه‌ای مجموعه‌ای از صفات را در برمی‌گیرد که یک وکیل باید واجد آن‌ها باشد. صفاتی مثل رازداری، وقت‌شناسی، پیگیری و تعهد که نقش بسیار پررنگی در موفقیت یک وکیل و سابقه او در دفاع از موکلینش ایفا می‌کنند. وقتی این معیارها و مؤلفه‌ها را مثل قطعات پازل در کنار هم بچینیم، بهتر می‌توانیم درباره انتخاب وکیل شایسته تصمیم بگیریم. این ویژگی‌ها علیرضا پورمحمد را در بحث بهترین وکیل پایه یک دادگستری در تبریز به چهره‌ای شاخص و متمایز تبدیل می‌کنند.

مهم نیست با چه پرونده‌ای درگیر شده‌اید. ملکی، کیفری یا خانوادگی؟ فرقی ندارد! علیرضا پورمحمد به پشتوانه دانش حقوقی گسترده و سال‌ها سابقه فعالیت در پرونده‌های مختلف، حافظ مطمئن منافع حقوقی شماست. بنابراین در صورت نیاز به خدماتی مثل مشاوره حقوقی یا وکالت، می‌توانید از خدمات ارزنده مجموعه وکیل پورمحمد بهره‌مند شوید. این مجموعه به‌واسطه برخورداری از یک تیم متخصص و کاردان، حتی در سخت‌ترین پرونده‌ها روزنه‌های امید را به دریچه‌های گشایش برای شما تبدیل می‌کند.

 

زنا به عنف و اکراه

بسمه تعالی 

زنا به عنف و اکراه 

نظر به اینکه حسب شرع مقدس اسلام ، عنف و اکرا ه عمل قبیح وغیر اخلاقی وحرام است به همین خاطر قانونگذار برای زانی،مجازات اعدام تعیین نموده  وهمچنین  است زنا درحال بیهوشی ، خواب ، مستی که زانیه راضی نباشد  ودرصورتیکه زن باکره باشد مرتکب علاوه از مجازات مقرر به پرداخت ارش البکاره ومهرالمثل محکوم میشود واما اگر زن باکره نباشد به بیان دیگر بیوه باشد فقط به مجازات وپرداخت مهرالمثل محکوم میگردد وبا چهار بار  اقرار ویا چهار شاهد ویاعلم قاضی ثابت میگردد.

ماده ۲۳۱- در موارد زنای به عنف و در حکم آن، در صورتی که زن باکره باشد مرتکب علاوه بر مجازات مقرر به پرداخت ارش البکاره و مهرالمثل نیز محکوم می شود و درصورتی که باکره نباشد، فقط به مجازات و پرداخت مهرالمثل محکوم می گردد.

لذا دراینگونه موارد مشاوره با یک وکیل خوب وبهترین وکیل که اشرافبت به مسایل کیفری داشته باشد توصیه می گردد.

اعسار و شرایط استفاده از آن(پذیرش ادعای اعسار از پرداخت دیه )

بسمه تعالی 

اعسار وشرایط استفاده از آن ( پذیرش ادعای اعسار از پرداخت دیه )

قانونگذار در محکومیتهای مالی نظر به اینکه حبس محکوم علیه را تازمان تادیه محکوم به،بنا به در خواست محکوم له درصورت عدم ادعای اعسار بعداز ابلاغ اجرائیه با گذشت سی روز تجویز نموده واگر محکوم علیه مدعی اعسار در فرجه مقرر گرددیا درزمان حبس مدعی اعسار گردد درصورت اولی بدون قید وشرط آزاد ودرصورت دوم با تامین مناسب آزاد می گردد.

ماده ۳ـ اگر استیفای محکومٌ به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکومٌ علیه به تقاضای محکومٌ له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکومٌ له حبس می شود. چنانچه محکومٌ علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجراییه، ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود، دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود، مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود.

ماده ۲۴ـ مستثنیات دین صرفاً شامل موارد زیر است: الف ـ منزل مسکونی که عرفاً در شأن محکومٌ علیه در حالت اعسار او باشد. ب ـ اثاثیه مورد نیاز زندگی که برای رفع حوائج ضروری محکومٌ علیه و افراد تحت تکفل وی لازم است. ج ـ آذوقه موجود به قدر احتیاج محکوم ٌعلیه و افراد تحت تکفل وی برای مدتی که عرفاً آذوقه ذخیره می شود. د ـ کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم و تحقیق متناسب با شأن آنها هـ ـ وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه وران، کشاورزان و سایر اشخاص که برای امرار معاش ضروری آنها و افراد تحت تکفلشان لازم است. وـ تلفن مورد نیاز مدیون زـ مبلغی که در ضمن عقد اجاره به موجر پرداخت می شود، مشروط بر اینکه پرداخت اجاره بها بدون آن موجب عسر و حرج گردد و عین مستأجره مورد نیاز مدیون بوده و بالاتر از شأن او نباشد. تبصره ۱ـ چنانچه منزل مسکونی محکومٌ علیه بیش از نیاز و شأن عرفی او در حالت اعسارش بوده و مال دیگری از وی در دسترس نباشد و مشارٌالیه حاضر به فروش منزل مسکونی خود تحت نظارت مرجع اجراکننده رأی نباشد به تقاضای محکومٌ له به وسیله مرجع اجراکننده حکم با رعایت تشریفات قانونی به فروش رفته و مازاد بر قیمت منزل مناسب عرفی، صرف تأدیه دیون محکوم ٌعلیه خواهد شد مگر اینکه استیفای محکوم ٌبه به طریق سهل تری مانند استیفا از محل منافع بخش مازاد منزل مسکونی محکوم ٌعلیه یا انتقال سهم مشاعی از آن به شخص ثالث یا طلبکار امکان پذیر باشد که در این صورت محکومٌ به از طرق مذکور استیفا خواهد شد. تبصره ۲ـ چنانچه به حکم قانون مستثنیات دین تبدیل به عوض دیگری شده باشد، مانند اینکه مسکن به دلیل قرار گرفتن در طرح های عمرانی تبدیل به وجه گردد، یا در اثر از بین رفتن، عوضی دریافت شده باشد، وصول محکومٌ به از آن امکان پذیر است مگر اینکه محرز شود مدیون قصد تهیه موضوع نخستین را دارد.

وهمچنین اگر متهم درمواردمحکومیت به دیه یا جزای نقدی مدعی عدم توانایی مالی گردد نسبت به محکومیتهای دیه دادخواست اعسار میدهد ونسبت به جزای نقدی درخواست تقسیط جزای نقدی می نماید 

‌ماده 199 – در کلیه مواردی که محکوم علیه علاوه بر محکومیت کیفری به رد عین یامثل مال یا ادای قیمت یا پرداخت دیه و ضرر و زیان ناشی از‌جرم محکوم شده باشد و ازاجرای حکم امتناع نماید در صورت تقاضای محکوم‌له دادگاه با فروش اموال محکوم علیه
به جز مستثنیات دین حکم را‌اجرا یا تا استیفاء حقوق محکوم‌له، محکوم علیه را بازداشت خواهد نمود.
‌تبصره – چنانچه محکوم‌علیه مدعی اعسار شود تا صدور حکم اعسار و یا پرداخت به صورت تقسیط بازداشت ادامه خواهد داشت.

لذا در موارد محکومیتهای مالی ویه وجزای نقدی درصورت اشخاص توانایی مالی جهت پرداخت نداشته باشد حسب شرایط فوق میتواند ادعای اعسار نموده وپس از رسیدگی لازم وثبوت اعسار توسط دادگاه صادرکننده حکم از حبس آزاد گردد توصیه به اشخاص در اینگونه موارد مشاوره با یک وکیل خوب وبهترین وکیل میگردد.

شرایط وموارد مطالبه خسارت از سوی خوانده

بسمه تعالی

شرایط وموارد مطالبه خسارت از سوی خوانده 

نظر به اینکه قانونگذار به صراحت مستندا به ماده 515 قانون آئین دادرسی مدنی ، مطالبه خسارت  دادرسی را از ناحیه خوانده منوط به علم به غیر محقق بودن خواهان بصورت عمدی ذکر نموده است بنابراین به صراحت م 515 درصورت عدم ثبوت علم به غیر محق بودن ونداشتن عمدی ، مطالبه خسارت ناشی از دادسی از خواهان قابل استماع نمی باشد .

‌ماده 515 – خواهان حق دارد ضمن تقدیم دادخواست یا در اثنای دادرسی و یا به‌طور
مستقل جبران خسارات ناشی از دادرسی یا تأخیر انجام تعهد‌یا عدم انجام آن را که به
علت تقصیر خوانده نسبت به اداء حق یا امتناع از آن به وی وارد شده یا خواهد شد ،
همچنین اجرت‌المثل را به‌لحاظ عدم‌تسلیم خواسته یا تأخیر تسلیم آن ازباب اتلاف و
تسبیب از خوانده مطالبه نماید.
‌خوانده نیز می‌تواند خسارتی را که عمداً از طرف خواهان با علم به غیر محق بودن در
دادرسی به او وارد شده از خواهان مطالبه نماید

لذا بنابمراتب در اینگونه موارد توصیه میشود با یک وکیل خوب وبهترین وکیل مشاوره نمائید.

 

مقدمات جهت دادخواهی واخذ نتیجه مطلوب

بسمه تعالی 

مقدمات جهت دادخواهی واخذ نتیجه مطلوب 

نظربه اینکه قانونگذار ، دادخواهی از مراجع را منوط به شرایط ومقررات نموده ودر چارجوب همان شرایط ومقررات به دادخواهی اشخاص رسیدگی میشود وتجربه بنده توپروندهها ومراجعین اینست که معمولا اشخاص چندین پرونده اشتباه یکی پس از دیگری با کلی هزینه تشکیل می دهند بدون اینکه راه درست را انتخاب نموده باشند واز همه مراجع کلایه دارند لذا به اشخاص جهت جلوگیری از تشکیل پرونده بیهوده واخذ نتیجه مطلوب وبدون معطلی  حدالامکان جهت مشاوره در  موارد ذیل توصیه می گردد ؛

1- مراجعه به پیش یک وکیل خوب وکار بلد وبهترین وکیل  قبل از تشکیل پرونده 

2-ارائه کلیه دلایل ومستندات واوراق کلیه پروندههای متشکله قبلی به یک وکیل خوب وبهترین وکیل 

3-بیان حقیقت ماجرا هرچه باشد اعم از نفع وضرر به یک وکیل خوب وبهترین وکیل 

4-عدم دخالت در کارهای وکیل  وواگذاری کلیه اختیارات به بهترین وکیل وخوب ونداشتن عجله   که به هر حال تصمیم گیرنده قاضی است واوقات دادرسی دردست وکیل خارج می باشد 

5- وظیفه وکیل خوب وبهترین وکیل ، اشرافیت کامل به موضعات ارجاعی ، تشکیل پرونده درست با درنظر گرفتن نزدیکترین مسیر با رعایت مصلحت موکل بدون معطلی وشرکت در جلسات رسیدگی وارائه توضیح وارسال لایحه در موارد لزوم است وانتظار غیر از اینها انتظاری بیهوده است و وکیل درصورت عدم رعایت هریک از مراتب فوق مسئول و پاسخگو می باشد 

لذا با عنایت به مراتب فوق به اشخاص توصیه میشود قبل از انجام هرکاری با یک وکیل خوب وکاربلد وبهترین وکیل مشاوره نمائید.

 

تعلیق اجرای مجازات وشرایط استفاده از آن

بسمه تعالی 

تعلیق اجرای مجازات وشرایط استفاده ازآن 

قانونگذار جهت حمایت از مجرمین درجه سه تا هشت بجزء  جرایم مقرر در ماده 47 قانون مجازات اسلامی به دادگاه اختیار داده تا بتواند درصورت وجود شرایط مقرر برای صدور حکم تعویق (الف- وجود جهات تخفیف ب- پیش بینی اصلاح مرتکبپ د-جبران ضرر و زیان یا برقراری ترتیبات جبران ت- فقدان سابقه کیفری مؤثر)، اجرای تمام یا قسمتی از مجازات از یک تا پنج سال معلق نماید وهمچنین دادستان یا قاضی اجرای احکام نیز پس از اجرای حکم یک سوم مجازات از دادگاه صادر کننده تقاضای تعلیق نماید وهمچنین محکوم نیز می تواند پس از تحمل یک سوم مجازات می تواند از طریق دادستان یا قاضی اجرای حکم تقاضای تعلیق کند 

ماده ۴۶- در جرائم تعزیری درجه سه تا هشت دادگاه می تواند در صورت وجود شرایط مقرر برای تعویق صدور حکم، اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را از یک تا پنج سال معلق نماید. دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری نیز پس از اجرای یک سوم مجازات می تواند از دادگاه صادرکننده حکم قطعی، تقاضای تعلیق نماید. همچنین محکوم می تواند پس از تحمل یک سوم مجازات، در صورت دارا بودن شرایط قانونی، از طریق دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری تقاضای تعلیق نماید.

 

ماده ۴۷- صدور حکم و اجرای مجازات در مورد جرائم زیر و شروع به آنها قابل تعویق و تعلیق نیست:

 

الف- جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور، خرابکاری در تأسیسات آب، برق، گاز، نفت و مخابرات

ب- جرائم سازمان یافته، سرقت مسلحانه یا مقرون به آزار، آدم ربایی و اسیدپاشی

پ- قدرت نمایی و ایجاد مزاحمت با چاقو یا هر نوع اسلحه دیگر، جرائم علیه عفت عمومی، تشکیل یا اداره مراکز فساد و فحشا

ت- قاچاق عمده مواد مخدر یا روانگردان، مشروبات الکلی و سلاح و مهمات و قاچاق انسان

ث- تعزیر بدل از قصاص نفس، معاونت در قتل عمدی و محاربه و افساد فی الارض

ج- جرائم اقتصادی، با موضوع جرم بیش از یکصد میلیون (۱۰۰.۰۰۰.۰۰۰)ریال

 

تبصره ـ در جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور در صورت همکاری مؤثر مرتکب در کشف جرم و شناسایی سایر متهمان، تعلیق بخشی از مجازات بلامانع است. همچنین تعلیق مجازات جرائم علیه عفت عمومی (به جز جرائم موضوع مواد (۶۳۹) و (۶۴۰) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده مصوب ۲/۳/۱۳۷۵ با اصلاحات و الحاقات بعدی) و کلاهبرداری و کلیه جرائم در حکم کلاهبرداری و جرائمی که مجازات کلاهبرداری درباره آنها مقرر شده یا طبق قانون کلاهبرداری محسوب می‌شود و شروع به جرائم مقرر در این تبصره، بلامانع است. رعایت ماده (۴۶) این قانون در خصوص این تبصره الزامی است. (الحاقی به موجب قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب ۱۳۹۹/۲/۲۳)

 

ماده ۴۸- تعلیق مجازات با رعایت مقررات مندرج در تعویق صدور حکم، ممکن است به طور ساده یا مراقبتی باشد.

 

ماده ۴۹- قرار تعلیق اجرای مجازات به وسیله دادگاه ضمن حکم محکومیت یا پس از صدور آن صادر می گردد. کسی که اجرای حکم مجازات وی به طورکلی معلق شده است، اگر در بازداشت باشد فوری آزاد می گردد.

 

ماده ۵۰- چنانچه محکومی که مجازات او معلق شده است در مدت تعلیق بدون عذر موجه از دستورهای دادگاه تبعیت نکند، دادگاه صادرکننده حکم قطعی می تواند به درخواست دادستان یا قاضی اجرای احکام، برای بار اول یک تا دو سال به مدت تعلیق اضافه یا قرار تعلیق را لغو نماید. تخلف از دستور دادگاه برای بار دوم، موجب الغای قرار تعلیق و اجرای مجازات می شود.

 

ماده ۵۱- تعلیق اجرای مجازات محکوم نسبت به حق مدعی خصوصی تأثیری ندارد و حکم پرداخت خسارت یا دیه در این موارد اجراء می شود.

 

ماده ۵۲- هرگاه محکوم از تاریخ صدور قرار تا پایان مدت تعلیق، مرتکب جرم عمدی موجب حد، قصاص، دیه یا تعزیر تا درجه هفت نشود، محکومیت تعلیقی بی اثر می شود.

 

ماده ۵۳- در صورتی که قسمتی از مجازات یا یکی از مجازاتهای مورد حکم معلق شود، مدت تعلیق از زمان خاتمه اجرای مجازات غیرمعلق محاسبه می گردد.

 

تبصره ـ در مواردی که به موجب قوانین اداری و استخدامی، محکومیت کیفری موجب انفصال است در صورت تعلیق، محکومیت معلق، موجب انفصال نمی گردد، مگر آنکه در قانون تصریح یا قرار تعلیق لغو شود.

 

ماده ۵۴- هرگاه محکوم از تاریخ صدور قرار تا پایان مدت تعلیق، مرتکب یکی از جرائم عمدی موجب حد، قصاص، دیه یا تعزیر تا درجه هفت شود، پس از قطعیت حکم أخیر، دادگاه قرار تعلیق را لغو و دستور اجرای حکم معلق را نیز صادر و مراتب را به دادگاه صادرکننده قرار تعلیق اعلام می کند. دادگاه به هنگام صدور قرار تعلیق به طور صریح به محکوم اعلام می کند که اگر در مدت تعلیق مرتکب یکی از جرائم فوق شود، علاوه بر مجازات جرم أخیر، مجازات معلق نیز درباره وی اجراء می شود.

ماده ۵۵- هرگاه پس از صدور قرار تعلیق، دادگاه احراز نماید که محکوم دارای سابقه محکومیت کیفری مؤثر یا محکومیتهای قطعی دیگری بوده است که در میان آنها محکومیت تعلیقی وجود داشته و بدون توجه به آن اجرای مجازات معلق شده است، قرار تعلیق را لغو می کند. دادستان یا قاضی اجرای احکام نیز موظف است درصورت اطلاع از موارد فوق، لغو تعلیق مجازات را از دادگاه درخواست نماید. حکم این ماده در مورد تعویق صدور حکم نیز جاری است.

لذا بنابمراب دراینگونه موارد توصیه میشود با یک وکیل خوب وکار بلد که اشرافیت کامل به مسایل حقوقی داشته باشد با انتخاب بهترین وکیل، مشاوره ومشورت نماید.

جلب وموارد صدورآن

بسمه تعالی 

جلب وموارد صدور آن

قانونگذار  دستور جلب را که همان دستگیری افراد وبردن آنها نزد مقام قضایی صادر کننده است باشرایط مقرر پیش بینی نموده است در پروندههای حقوقی تازمانیکه حکم صادر نگردیده ودر مرحله اجرا، اجرائیه ابلاغ واخطاریه جهت اجرای حکم ابلاغ نگردیده دستور جلب صادرنمی گردد ولی بعداز ابلاغ اخطاریه وعدم حضوروی دستور جلب مستندا قانون نحوه اجرای محکومیت های بنا به درخواست  محکوم له  صادر میگردد .

واما در پروندههای کیفری قاضی محترم میتواندبعداز احضاریه وعدم حضوروی ،دستور جلب صادر کند ولی در موارد ذیل بازپرس بدون صدور احضار یه دستور جلب صادر می کند ؛

ماده ۱۸۰- در موارد زیر بازپرس می‌تواند بدون آن‌که ابتداء احضاریه فرستاده باشد، دستور جلب متهم را صادر کند:
الف – در مورد جرایمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، قطع عضو و یا حبس ابد است.
ب – هرگاه محل اقامت، محل کسب و یا شغل متهم معین نباشد و اقدامات بازپرس برای شناسایی نشانی وی به نتیجه نرسد.
پ – در مورد جرایم تعزیری درجه پنج و بالاتر در صورتی‌که از اوضاع و احوال و قرائن موجود، بیم تبانی یا فرار یا مخفی شدن متهم برود.
ت – در مورد اشخاصی که به جرایم سازمان‌یافته و جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی متهم باشند

لذا بنا بمراتب توصیه میشود با یک وکیل خوب وکاربلد که آشنا به مسایل کیفری داشته باشد با انتخاب بهترین وکیل ،مشاوره ومشورت نمائید.

آزادی مشروط وشرایط استفاده از آن

بسمه تعالی 

آزادی مشروط وشرایط استفاده از آن 

با وجود اینکه قانونگذاز برای اشخاص مخل روابط اجتماعی مجازاتی باتوجه به اوضاع واحوال  حاکم در زمان وقوع جرم باتعیین حداقل وحداکثر مقررنموده وقاضی  مطابق موارد مقرر ،کیفر تعیین می کند ولی باز جهت حمایت بیشتر به اشخاصی  که در مدت اجرا حسن اخلاق ورفتار نشان داده وحاکی از آن باشد که دیگر مرتکب جرمی نخواهد شد وتا حد توان ترتیبی برای پرداخت ضرروزیان به تشخیص دادگاه داده باشد درمورد محکومان به حبس تعزیری به حبس بیش از ده سال پس از تحمل  نصف مجازات وودر سایر موارد پس از تحمل یک سوم مجازات به پیشنهاد دادستان یا قاضی اجرای احکام،اختیار صدور حکم آزادی مشروط به دادگاه صادرکننده حکم بشرط عدم استفاده از آزادی مشروط  داده که دادگاه صادر کننده حکم میتواندحکم به آزادی مشروط مستندا به ماده 58 قانون مجازات اسلامی صادر نماید  

ماده ۵۸- در مورد محکومیت به حبس تعزیری، دادگاه صادر کننده حکم می تواند در مورد محکومان به حبس بیش از ده سال پس از تحمل نصف و در سایر موارد پس از تحمل یک سوم مدت مجازات به پیشنهاد دادستان یا قاضی اجرای احکام با رعایت شرایط زیر حکم به آزادی مشروط را صادرکند:

 

الف- محکوم در مدت اجرای مجازات همواره از خود حسن اخلاق و رفتار نشان دهد.

ب- حالات و رفتار محکوم نشان دهد که پس از آزادی، دیگر مرتکب جرمی نمی شود.

پ- به تشخیص دادگاه محکوم تا آنجا که استطاعت دارد ضرر و زیان مورد حکم یا مورد موافقت مدعی خصوصی را بپردازد یا قراری برای پرداخت آن ترتیب دهد.

ت- محکوم پیش از آن از آزادی مشروط استفاده نکرده باشد

لذا بنابمراتب توصیه میشود قبل از اقدام با یک وکیل خوب وکاربلد که به مسایل کیفری آشناداشته باشد با انتخاب بهترین وکیل مشاوره ومشورت نمائید.