جرایم برضد حقوق وتکالیف خانوادگی

بسمه تعالی

جرایم برضد حقوق وتکالیف خانوادگی

قانونگذار مستندا به ماده 643تا 647 قانون مجازات اسلامی موارد ذیل بصورت خلاصه جهت تحکیم روبط خانوادگی جرم دانسته است ؛

1- عالماً عقد کردن زن شوهردار یا زنی که در عده دیگری است به شخص دیگر

2-درآوردن زن شوهر دار وعده دار خود به عقد دیگری

3-شخص تزویج کننده با زن شوهرداروعده دار

4- فریب دادن به امور واهی قبل از ازدواج

لذا باعنایت به موارد فوف  قبل از هرگونه اقدامی با بهترین وکیل پایه یک دادگستری مشاوره نمائید.

معاینه محل وتحقیقات محلی

بسمه تعالی 

معاینه محل وتحقیقات محلی 

یکی از دلایلی که اصحاب دعوا در امورمدنی به آن استناد می نماید معاینه وتحقیق محلی است که ممکن است  قاضی  محترم راساً یا به درخواست هریک از اصحاب دعوا مبادرت به صدور قرار معاینه وتحقیق محلی که معمولا توام با کارشناسی صادر می نماید است که باید موضوع قرار و وقت اجرای آن به طرفین ابلاغ شودو از امارات قضایی محسوب میگردد که ممکن است موجب علم یا اطمینان قاضی دادگاه یا موثر در آن باشد ودر صورت عدم تهیه وسیله اجرای قرار موجب خروج آن از عداد دلایل است  وعدم حضورهریک از طرفین مانع از اجرای قرار نیست 

که ماده 248 تا ماده 256قانون آئین دادرسی مدنی کلیه مقررات معاینه وتحقیق محلی را بیان نموده است لذا اشخاص جهت استفاده بهتر از این دلایل لازم است با بهترین وکیل پایه یک دادگستری مشاوره نمایند

واگر طرفین یا یکی از آنان به اطلاعات اهل محل استناد نمایند اگرچه بطور کلی باشد واسامی مطلعین را قید نکرده باشند دادگاه قرار تحقیق محلی صادر می نماید

متصدی اجرای قرار از معاینه وتحقیق محلی صورتجلسه  تنظیم وبه امضای اصحاب دعوا می رساند

طرفین میتوانند اشخاصی را برای کسب اطلاع از آنان در محل معرفی وبه گواهی آنها تراضی کنند وهمچنین هریک از طرفین میتوانند  مطلعین طرف دیگر را برابر مقررات جرح گواه رد کنند

لهذا اشخاص جهت استفاده بهتر از دلایل فوق لازم است با بهترین وکیل پایه یک دادگستری مشاوره نمایند.

جعل وتزویر

بسمه تعالی 

جعل وتزویر 

قانونگذار مستندا به ماده 423قانون مجازات اسلامی تحت عنوان کتاب پنجم جعل وتزویر تعریف نموده است ؛

ماده ۵۲۳ – جعل و تزویر عبارتند از: ساختن نوشته یا سند یا ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیر رسمی خراشیدن یا تراشیدن یا قلم بردن‌یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن یا تقدیم یا تاخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی یا الصاق نوشته‌ای به نوشته دیگر یا بکار بردن مهر دیگری ‌بدون اجازه صاحب آن و نظایر اینها به قصد تقلب.

با توجه به اهمیت اسناد جرایم مختلف پیش بینی نموده است که با یگدیگر متفاوت می باشند

ولی دراینگونه مسایل قبل از هرگونه اقدامی ، مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری توصیه میگردد

ماده 524- هرکس احکام یا امضا یا مهر یا فرمان یا دستخط مقام رهبری و یا روسای سه قوه را به اعتبار مقام آنان جعل کند یا با علم به جعل یا تزویر استعمال نماید، به حبس از سه تا پانزده سال محکوم خواهد شد.

ماده 525- هرکس یکی از اشيای ذیل را جعل کند یا با علم به جعل یا تزویر استعمال کند یا داخل کشور نماید علاوه بر جبران خسارت وارده به حبس از یک تا ده سال محکوم خواهد شد.

ماده 526- هرکس اسکناس رایج داخلی یا خارجی یا اسناد بانکی نظير برات های قبول شده از طرف بانک ها یا چک های صادره از طرف بانک ها و سایر اسناد تعهدآور بانکی و نيز اسناد یا اوراق بهادار یا حواله های صادره از خزانه را به قصد اخلال در وضع پولی یا بانکی یا اقتصادی یا برهم زدن نظام و امنيت سياسی و اجتماعی، جعل یا وارد کشور نماید یا با علم به مجعول بودن استفاده کند، چنانچه مفسد و محارب شناخته نشود به حبس از پنج تا بيست سال محکوم میشود.

ماده 527- هرکس مدارک اشتغال به تحصيل یا فارغ التحصيلی یا تایيدیه یا ریز نمرات تحصيلی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و تحقيقاتی داخل یا خارج از کشور یا ارزشنامه های تحصيلات خارجی را جعل کند یا با علم به جعلی بودن، آن را مورد استفاده قرار دهد؛ علاوه بر جبران خسارت، به حبس از یک تا سه سال محکوم خواهد شد. در صورتی که مرتکب، یکی از کارکنان وزارتخانه ها یا سازمانها و موسسات وابسته به دولت یا شهرداریها یا نهادهای انقلاب اسلامی باشد یا به نحوی از انحاء در امر جعلیا استفاده از مدارک و اوراق جعلی شرکت داشته باشد به حداکثر مجازات محکوم میگردد.

ماده 528- هرکس مهر یا منگنه یا علامت یکی از ادارات یا موسسات یا نهادهای عمومی غيردولتی مانند شهرداری ها را جعل کند یا با علم به جعل استعمال نماید علاوه بر جبران خسارت وارده به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.

ماده 529- هرکس مهر یا منگنه یا علامت یکی از شرکت های غيردولتی که مطابق قانون تشکيل شده است یا یکی از تجارتخانه ها را جعل کند یا با علم به جعل، استعمال نماید علاوه برجبران خسارت وارده به حبس از سه ماه تا دو سال محکوم خواهد شد.

ماده 530- هرکس مهر یا تمبر یا علامت ادارات یا شرکتها یا تجارتخانه های مذکور در مواد قبل را بدون مجوز بدست آورد و به طریقی که به حقوق و منافع آنها ضرر وارد آورد استعمال کند یا سبب استعمال آن گردد علاوه بر جبران خسارت وارده به دو ماه تا دو سال حبس محکوم خواهد شد.

ماده 531- اشخاصی که مرتکب جرایم مذکور در مواد قبل شده اند هرگاه قبل از تعقيب به دولت اطلاع دهند و سایر مرتکبين را درصورت بودن، معرفی کنند یا بعد از تعقيب وسایل دستگيری آنها را فراهم نمایند حسب مورد در مجازات آنان تخفيف داده میشود و یا از مجازات معاف خواهند شد.

ماده 532- هریک از کارمندان و مسوولان دولتی که در اجرای وظيفه خود در احکام و تقریرات و نوشته ها و اسناد و سجلات و دفاتر و غير آنها از نوشته ها و اوراق رسمی تزویر کند اعم از اینکه امضا یا مهری را ساخته یا امضا یا مهر یا خطوط را تحریف کرده یا کلمه ای الحاق کند یا اسامی اشخاص را تغيير دهد علاوه بر مجازاتهای اداری و جبران خسارت وارده به حبس از یک تا پنج سال یا به پرداخت شش تا سی ميليون ریال جزای نقدی محکوم خواهدشد.

ماده 533- اشخاصی که کارمند یا مسوول دولتی نيستند هرگاه مرتکب یکی از جرایم مذکور در ماده قبل شوند علاوه بر جبران خسارت وارده به حبس از شش ماه تا سه سال یا سه تا هجده ميليون ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.

ماده 534- هریک از کارکنان ادارات دولتی و مراجع قضایی و مامورین به خدمات عمومی که در تحریر نوشته ها و قراردادهای راجع به وظایفشان مرتکب جعل و تزویر شوند اعم از اینکه موضوع یا مضمون آن را تغيير دهند یا گفته و نوشته یکی از مقامات رسمی، مهر یا تقریرات یکی از طرفين را تحریف کنند یا امر باطلی را صحيح یا صحيحی را باطل یا چيزی را که بدان اقرار نشده است اقرار شده جلوه دهند، علاوه بر مجازاتهای اداری و جبران خسارت وارده به حبس از یک تا پنج سال یا شش تا سی ميليون ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.

ماده 535 ـ هرکس اوراق مجعول مذکور در مواد (532) و (533) و (534) را با علم به جعل و تزویر مورد استفاده قرار دهد علاوه‌برجبران خسارت وارده به حبس از شش ماه تا سه سال یا به سه تاهجده میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.

ماده 536 ـ هرکس در اسناد یا نوشته‌های غیررسمی جعل یا تزویرکند یا با علم به جعل و تزویر آنها را مورد استفاده قرار دهد علاوه‌برجبران خسارت وارده به حبس از شش ماه تا دوسال یا به سه تا دوازده میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.

ماده 537 ـ عکسبرداری از کارت شناسایی‌، اوراق هویت شخصی و مدارک دولتی و عمومی و سایر مدارک مشابه در صورتی که موجب‌اشتباه با اصل شود باید ممهور به مهر یا علامتی باشد که نشان دهدآن مدارک رونوشت یا عکس می‌باشد، در غیر این صورت عمل‌فوق جعل محسوب می‌شود و تهیه‌کنندگان این گونه مدارک واستفاده کنندگان از آنها بجای اصلی عالما عامدا، علاوه برجبران‌خسارت به حبس از شش‌ماه تا دوسال و یا به سه تا دوازده میلیون‌ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.

ماده 538 ـ هرکس شخصا یا توسط دیگری برای معافیت خود یاشخص دیگری از خدمت دولت یا نظام وظیفه یا برای تقدیم به‌دادگاه گواهی پزشکی به اسم طبیب جعل کند به حبس از شش ماه تایکسال یا به سه تا شش میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهدشد.

ماده 539 ـ هرگاه طبیب تصدیق نامه برخلاف واقع درباره شخصی ‌برای معافیت از خدمت در ادارات رسمی یا نظام وظیفه یا برای‌تقدیم به مراجع قضایی بدهد به حبس از شش ماه تا دوسال یا به‌سه تا دوازده میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.

و هرگاه تصدیق نامه مزبور به واسطه اخذ مال یا وجهی انجام گرفته‌ علاوه بر استرداد و ضبط آن به عنوان جریمه‌، به مجازات مقرر برای‌رشوه گیرنده محکوم می‌گردد.

ماده 540- برای سایر تصدیق نامه های خلاف واقع که موجب ضرر شخص ثالثی باشد یا آن که خسارتی بر خزانه دولت وارد آورد مرتکب علاوه برجبران خسارت وارده به شلاق تا 74 ضربه یا به دویست هزار تا دو ميليون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.

ماده 541 ـ هرکس به جای داوطلب اصلی هریک از آزمون‌ها اعم ازکنکور ورودی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی‌، دانشسراها،مراکز تربیت معلم‌، اعزام دانشجو به خارج از کشور یا امتحانات‌داخلی و نهایی واحدهای مزبور یا امتحانات دبیرستانها، مدارس ‌راهنمایی و هنرستانها و غیرو در جلسه امتحان شرکت نماید حسب‌مورد مرتکب و داوطلب علاوه برمجازات اداری و انتظامی به ‌دویست هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.

ماده 542- مجازات شروع به جعل و تزویر در این فصل حداقل مجازات تعيين شده همان مورد خواهد بود.

مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری توصیه می گردد


مقررات قانون آیین دادرسی مدنی در خصوص ادعای جعل

ماده 219 قانون آیین دادرسی مدنی: ادعاي جعلیت نسبت به اسناد و مدارك ارائه شده باید برابر ماده 217 این قانون با ذکر دلیل اقامه شود، مگر اینکه دلیل ادعاي جعلیت بعد از موعد مقرر و قبل از صدور رأي یافت شده باشد درغیر اینصورت دادگاه به آن ترتیب اثر نمی دهد.

ماده 220 قانون آیین دادرسی مدنی: ادعاي جعلیت و دلایل آن به دستور دادگاه به طرف مقابل ابلاغ می شود. در صورتی که طرف به استفاده از سند باقی باشد، موظف است ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ، اصل سند موضوع ادعاي جعل را به دفتر دادگاه تسلیم نماید. مدیر دفتر پس از دریافت سند، آن را به نظر قاضی دادگاه رسانیده دادگاه آن را فوري مهر و موم می نماید. چنانچه در موعد مقرر، صاحب سند از تسلیم آن به دفتر خودداری نماید، سند از عداد دلایل او خارج خواهد شد.

تبصره – در مواردي که وکیل یا نماینده قانونی دیگري در دادرسی مداخله داشته باشد، چنانچه دسترسی به اصل سند نداشته باشد حق استمهال دارد و دادگاه مهلت مناسبی براي ارائه اصل سند به او می دهد.

ماده 221 قانون آیین دادرسی مدنی: دادگاه مکلف است ضمن صدور حکم راجع به ماهیت دعوا نسبت به سندي که در مورد آن ادعاي جعل شده است، تعیین تکلیف نموده، اگر آنرا مجعول تشخیص ندهد، دستور تحویل آنرا به صاحب سند صادر نماید و درصورتی که آنرا مجعول بداند، تکلیف اینکه باید تمام سند از بین برده شود و یا قسمت مجعول در روي سند ابطال گردد یا کلماتی محو و یا تغییر داده شود تعیین خواهد کرد. اجراي رأي دادگاه دراین خصوص منوط است به قطعی شدن حکم دادگاه در ماهیت دعوا و گذشتن مدت درخواست تجدیدنظر یا ابرام حکم در مواردي که قابل تجدیدنظر میباشد و درصورتیکه وجود اسناد و نوشته هاي راجع به دعواي جعل در دفتر دادگاه لازم نباشد، دادگاه دستور اعاده اسناد و نوشته ها را به صاحبان آنها میدهد.

ماده 222 قانون آیین دادرسی مدنی: کارمندان دادگاه مجاز نیستند تصویر یا رونوشت اسناد و مدارکی را که نسبت به آنها ادعاي جعلیت شده مادام که به موجب حکم قطعی نسبت به آنها تعیین تکلیف نشده است، به اشخاص تسلیم نمایند، مگر با اجازه دادگاه که در اینصورت نیز باید در حاشیه آن تصریح شود که نسبت به این سند ادعاي جعلیت شده است. تخلف از مفاد این ماده مستلزم محکومیت از سه ماه تا یک سال انفصال از خدمات دولتی خواهد بود.

ماده 223 قانون آیین دادرسی مدنی: خط، مهر، امضا و اثر انگشت اسناد عادي را که نسبت به آن انکار یا تردید یا ادعاي جعل شده باشد، نمیتوان اساس تطبیق قرارداد، هرچند که حکم به صحت آن شده باشد.

ماده 224 قانون آیین دادرسی مدنی: میتوان کسی را که خط یا مهر یا امضا یا اثر انگشت منعکس در سند به او نسبت داده شده است، اگردر حال حیات باشد، براي استکتاب یا اخذ اثر انگشت یا تصدیق مهر دعوت نمود. عدم حضور یا امتناع او از کتابت یا زدن انگشت یا تصدیق مهر میتواند قرینه صحت سند تلقی شود.

ماده 225 قانون آیین دادرسی مدنی: اگر اوراق و نوشته ها و مدارکی که باید اساس تطبیق قرار گیرد در یکی از ادارات یا شهرداریها یا بانکها یا مؤسساتی که با سرمایه دولت تأسیس شده است موجود باشد، برابر مقررات ماده 2122 آنها را به محل تطبیق می آورند. چنانچه آوردن آنها به محل تطبیق ممکن نباشد و یا به نظردادگاه مصلحت نباشد و یا دارنده آنها در شهر یا محل دیگري اقامت داشته باشد به موجب قرار دادگاه میتوان در محلی که نوشته ها، اوراق و مدارك یاد شده قراردارد، تطبیق به عمل آورد.

ماده 226 قانون آیین دادرسی مدنی: دادگاه موظف است درصورت ضرورت، دقت در سند، تطبیق خط، امضا، اثر انگشت یا مهر سند را به کارشناس رسمی یا اداره تشخیص هویت و پلیس بین الملل که مورد وثوق دادگاه باشند، ارجاع نماید. اداره تشخیص هویت و پلیس بین الملل، هنگام اعلام نظر به دادگاه ارجاع کننده، باید هویت و مشخصات کسی را که در اعلام نظر دخالت مستقیم داشته است معرفی نماید. شخص یادشده ازجهت مسؤولیت و نیز مواردرد، درحکم کارشناس رسمی می باشد.

ماده 227 قانون آیین دادرسی مدنی: چنانچه مدعی جعلیت سند در دعواي حقوقی، شخص معینی را به جعل سند مورد استناد متهم کند، دادگاه به هر دو ادعا یک جارسیدگی مینماید. درصورتی که دعواي حقوقی درجریان رسیدگی باشد، رأي قطعی کیفري نسبت به اصالت یا جعلیت سند، براي دادگاه متبع خواهد بود .اگر اصالت یاجعلیت سند به موجب رأي قطعی کیفري ثابت شده و سند یاد شده مستند دادگاه در امر حقوقی باشد، رأي کیفري برابر مقررات مربوط به اعاده دادرسی قابل استفاده میباشد. هرگاه درضمن رسیدگی، دادگاه از طرح ادعاي جعل مرتبط با دعواي حقوقی در دادگاه دیگري مطلع شود، موضوع به اطلاع رئیس حوزه قضایی میرسد تا با توجه به سبق ارجاع براي رسیدگی توأم اتخاذ تصمیم نماید.

ماده 228 قانون آیین دادرسی مدنی: پس از ادعاي جعلیت سند، تردید یا انکار نسبت به آن سند پذیرفته نمیشود، ولی چنانچه پس از تردید یا انکار سند، ادعاي جعل شود، فقط به ادعاي جعل رسیدگی خواهد شد. درصورتی که ادعاي جعل یا اظهار تردید و انکار نسبت به سند شده باشد، دیگر ادعاي پرداخت وجه آن سند یا انجام هر نوع تعهدي نسبت به آن پذیرفته نمی شود و چنانچه نسبت به اصالت سند همراه با دعواي پرداخت وجه یا انجام تعهد، تعرض شود فقط به ادعاي پرداخت وجه یا انجام تعهد رسیدگی خواهد شد و تعرض به اصالت قابل رسیدگی نمی باشد.

مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری توصیه می گردد

عنصر مادی جرم جعل

در تحقق جرم جعل مانند هر جرم دیگری باید یک تصور ذهنی از موضوع جرم در ذهن مرتکب باشد که به یک شکلی تحقق خارجی پیدا کند که به آن تحقق قصد مجرمانه می گویند.

بنابراین در انجام عنصر مادی اولاً باید در عالم خارج تحقق پیدا کند ثانیاً برای تحقق این قصد مجرمانه باید اقدامی صورت گرفته باشد به بیان دیگر از طریق انجام یک کار باشد نه ترک آن کار.

عنصر روانی جرم جعل

جرم جعل در زمره جرایم عمدی است که مرتکب عالمانه و آگاهانه این عمل را انجام می دهد.

در تحقق این جرم باید این نکته احراز شود که مرتکب با علم بر اینکه حق ساختن یا دست بردن در سندی را ندارد اما این کار را انجام می دهد.

بنابراین در تحقق این جرم باید قصد ساختن یا تغییر دادن احراز شود و هم چنین مرتکب باید قصد فریب دادن دیگران را برای اینکه این سند یا نوشته یا چیز مجعول دیگر را به عنوان اصل قبول نمایند و از این طریق به آنان ضرر وارد شود را داشته باشد این موضوع سوءنیت خاص او را شامل می شود.

صورت‌جلسه نشست قضائی کد نشست ۱۳۹۷-۵۱۷۴ برگزار شده توسط استان آذربایجان غربی/ شهر اشنویه تاریخ برگزاری

۱۳۹۶/۰۵/۰۳ موضوع امکان تحقق بزه جعل معنوی در اسناد عادی
پرسش

آیا جعل معنوی در اسناد عادی امکان پذیر می باشد یا خیر؟


نظر هیئت عالی

با توجه به اینکه در ماده 536 قانون مجازات اسلامی در خصوص اسناد عادی مقنن عبارت جعل یا تزویر را به کار برده است و تزویر ظهور در جعل مفادی دارد؛ بالنتیجه اکثریت اعضای هیات عالی به صحت نظریه گروه دوم همکاران اعلام عقیده می نمایند.


نظر اتفاقی

نظر گروه اول جعل، قلب متقلبانه به طرق پیش بینی شده در قانون است و قانونگذار تنها در ماده 534 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) جعل مضمون و محتوایی را توسط کارمندان دولتی آن هم در حیطه وظیفه شان پذیرفته است و نظر به اینکه رفتار مجرمانه مصرح در آن ماده با تعریف جرم جعل مفادی سازگاری دارد و با توجه به تعریف کلی جعل و تزویر در ماده 523 قانون مجازات اسلامی مورد اشاره و عدم پیش بینی قانونگذار در خصوص رفتار و مصداق جعل مفادی یعنی تغییر در خصوص محتوا و مضمون تحریف و عدم تعیین مجازات در مورد جعل مفادی اسناد عادی به طور صریح و اصل تفسیر مضیق و محدود نصوص جزایی به عنوان یک اصل مسلم حقوقی کیفری، لذا جعل مفادی و معنوی اسناد عادی جرم نمی باشد و قابل مجازات نیست. نظر گروه دوم نظر به اینکه قانونگذار کلمه جعل را به صورت مطلق در ماده 536 بکار برده است؛ لذا شامل جعل مادی و مفادی است همچنین قاطبه حقوقدانان در منابع حقوقی کیفری (دکترین حقوق) قائل به تحقق بزه جعل مفادی در اسناد عادی هستند؛ همچنین تحریف تغییر مضمون و محتوا در حین نگارش و تنظیم سند از مصادیق ساختن سند جعلی موضوع ماده 523 قانون مذکور می باشد؛ لذا طبق ماده 536 شامل جعل عادی نیز می باشد و تحقق نظم اجتماعی و حفظ و ثبات آن ایجاد امنیت روانی و اجتماعی در تنظیم نگارش اسناد عادی و جلوگیری از سوء نیت اشحاص دارای سوء نیت از علل توجیهی جرم شناختی قبول پذیرش این نظر است.

صورت‌جلسه نشست قضائی کد نشست ۱۴۰۰-۸۵۲۰ برگزار شده توسط استان یزد/ شهر یزد تاریخ برگزاری ۱۴۰۰/۰۲/۲۲

موضوع  تغییر تاریخ و مبلغ چک ظهرنویسی شده بدون اطلاع ضامن
پرسش

شخص الف از حساب خود چکی به مبلغ سی میلیون ریال به تاریخ 20/2/1399 صادر و از شخص ب می‌خواهد که بابت ضمانت، ظهر چک را امضا کند که شخص ب امضا می‌نماید. بعداً شخص الف که صاحب حساب است بدون اطلاع ضامن نسبت به تغییر تاریخ و مبلغ، اقدام (به پانصد میلیون تومان و تاریخ 20/5/99) و چک اصلاح شده به شرح مذکور به دیگری تحویل و دارنده چک با لحاظ عدم موجودی، گواهی عدم پرداخت صادر و در دادخواست تقدیمی نهایتاً حکم بر مسئولیت تضامنی الف و ب را تحصیل می‌نماید. حال شخص ب بابت جعل از آقای الف شکایت نموده است. آیا اقدام الف که بدون اطلاع ضامن، مبلغ و تاریخ چک را تغییرداده (درحالی‌که ظهرنویسی بوده)، جعل و استفاده از سند مجعول می‌باشد؟


نظر هیئت عالی

پرسش مطروحه در دو فرض متصور است: فرض اول: تغییر فیزیکی در تاریخ و مبلغ چک صادره از سوی الف به‌نحوی‌که چک فقط دارای یک تاریخ و مبلغ باشد، در این صورت اقدام شخص الف با لحاظ تحویل به دیگری، جعل و استفاده از سند مجعول است. فرض دوم: اصلاح چک از حیث تاریخ و مبلغ به‌نحوی‌که در تاریخ و مبلغ قبلی دخل و تصرف فیزیکی نشود و مشخص باشد که تاریخ و مبلغ چک از وضعیت سابق به وضعیت فعلی و بدون تعهد ضامن نسبت به مازاد تغییر کرده است که در این صورت جرمی محقق نشده است.


نظر اکثریت

نظر به اینکه صادرکننده چک به رغم آگاهی از تبعات اقدام خویش و اینکه ظهرنویسی تا مبلغ سی میلیون ریال ضمانت نموده است، بدون اطلاع دادن به ظهرنویس سابق و دارنده فعلی، مبلغ و تاریخ را تغییر داده و این امر به قصد تقلب بوده و سبب اضرار به ظهرنویس نسبت به مبلغ مازاد بر سی میلیون ریال گردیده است. در نتیجه اقدام نامبرده از مصادیق جعل و تزویر موضوع ماده 523 قاون مجازات اسلامی مصوب 2/3/1375 می‌باشد و صادرکننده، مرتکب جرایم جعل و استفاده از سند مجعول گردیده است.


نظر اقلیت

با عنایت به مواد 214، 215 و 249 قانون تجارت در خصوص تعمیم مسئولیت تضامنی ظهرنویس برات به ظهرنویس چک و طریق اقدام به طرفیت ایشان و نظر به اینکه چک یک‌بار صادر می‌گردد و اصلاح چک (که از اختیارات صادرکننده است) صدور مجدد برگه چک نمی‌باشد. درنتیجه دادگاه حقوقی می‌بایست به ادعای خوانده (ظهرنویسی) در خصوص میزان مسئولیت وی که تا مبلغ سی میلیون ریال بوده رسیدگی و مسئولیت واقعی ایشان صرفاً تا مبلغ مذکور است و نسبت به مازاد با توجه به اینکه پس از اصلاح، ظهرنویسی ننموده است، مسئولیتی ندارد و صادرکننده، مرتکب بزه جعل چکی که در اختیارش بوده و به تبع آن استفاده از سند مجعول نشده است

با عنایت به مراتب فوق ، ضرربالقوه برای تحقق جرم جعل کافی است

لذا مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری توصیه می گردد

 

 

 

لاشه چک

بسمه تعالی

لاشه چک وشرایط استرداد آن

نظربه وجودچک دردست اشخاص حاکی از مدیونیت صادرکننده چک است لذا اشخاص بایددر موقع صدور و واریز وجه آن دقت داشته باشند تا  چک مورد سوء استفاده قرار نگیرد وحتما در اینگونه موارد وجهی که از بابت چک در دست طرف واریز میشود مدرک حاکی از دریافت وجه چک بگیرند واگر  دارنده چک بعداز واریز وجه از استرداد لاشه چک خودداری نماید مستندا  با مدارک ماخوذ از دارنده چک به راحتی حکم استرداد لاشه چک دریافت می کنید در غیر اینصورت مجبورید وجه چک کارسازی نمائید

لذا در اینگونه موارد قبل از هرگونه اقدامی بهتراست با بهترین وکیل پایه یک دادگستری مشاوره نمائید.

قانون مجازات راجع به انتقال مال غیر

بسمه تعالی 

‌قانون مجازات راجع به انتقال مال غیر مصوب 5 فروردین ماه 1308

مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری
‌ماده اول – کسی که مال غیر را با علم به اینکه مال غیر است به نحوی از انحاء عیناً
یا منفعتاً بدون مجوز قانونی به دیگری منتقل کند کلاهبردار‌محسوب و مطابق ماده 238
قانون عمومی محکوم می‌شود.
‌و همچنین است انتقال‌گیرنده که در حین معامله عالم به عدم مالکیت انتقال دهنده
باشد.
‌اگر مالک از وقوع معامله مطلع شده و تا یک ماه پس از حصول اطلاع اظهاریه برای
ابلاغ به انتقال گیرنده و مطلع کردن او از مالکیت خود به اداره ثبت‌اسناد یا دفتر
بدایت یا صلحیه یا یکی از دوائر دیگر دولتی تسلیم ننماید معاون جرم محسوب خواهد شد
– هر یک از دوائر و دفاتر فوق مکلفند در‌مقابل اظهاریه مالک رسید داده آن را بدون
فوت وقت به طرف برسانند.
‌ماده دوم – نسبت به انتقالاتی که به طریق فوق قبل از اجرای این قانون واقع شده
است هر یک از انتقال دهنده – انتقال‌گیرنده یا مالک باید به ترتیب‌ذیل عمل نمایند.
‌انتقال دهنده مکلف است در ظرف سه ماه از تاریخ اجرای این قانون یا مالک را وادار
به تنفیذ انتقال نموده و یا خسارات وارده بر انتقال‌گیرنده و مالک را‌جبران کند.
‌انتقال‌گیرنده‌ای که در حین وقوع انتقال عالم به عدم مالکیت انتقال دهنده بوده
مکلف است در ظرف سه ماه مذکور خسارات وارده بر مالک را جبران‌نماید.
‌مالکی که از انتقال مال خود مطلع بوده یا بشود مکلف است در ظرف سه ماه از تاریخ
اجرای این قانون در صورتی که قبل از این قانون مطلع شده باشد و‌از تاریخ حصول
اطلاع در صورتی که بعد از اجرای این قانون مطلع شود انتقال‌گیرنده یا قائم‌مقام
قانونی او را به طریق مذکور در ماده فوق از مالکیت‌خود مستحضر نماید.
‌ماده سوم – متخلف از مقررات ماده 2 اگر انتقال دهنده یا انتقال گیرنده باشد
کلاهبردار و اگر مالک باشد معاون مجرم محسوب و مطابق مقررات‌قانون مجازات عمومی
محکوم خواهد شد.
‌ماده چهارم – علاوه بر مجازات مذکور در مواد 1 و 3 مجرم باید مادام که خسارت
وارده بر مدعی خصوصی را جبران نکرده است در توقیف بماند.
‌ماده پنجم – نسبت به انتقالاتی که قبل از اجرای این قانون واقع شده باشد تعقیب
جزایی مرتکب منوط به شکایت مدعی خصوصی است لیکن پس‌از شکایت استرداد آن مانع از
تعقیب نخواهد بود.
‌ماده ششم – نسبت به انتقالاتی که قبل از این قانون واقع شده هر گاه قبل از شروع
به تعقیب جزایی حق دعوی حقوقی مالک یا انتقال‌گیرنده به‌واسطه مرور زمان یا صدور
سند رسمی مالکیت ساقط شده باشد مقررات این قانون مجرا نخواهد بود.
‌ماده هفتم – مجازات اشخاصی که پس از تاریخ اجرای این قانون به موجب قانون سوم
مرداد 1307 راجع به تبانی یا به موجب همین قانون در نتیجه‌انتقال عین یا منافع
اموال غیر منقول و یا در نتیجه تبانی در دعوای مربوطه به عین یا منافع اموال
مزبوره حکم محکومیت آنها صادر می‌شود مشمول‌ماده 45 قانون مجازات عمومی نخواهد
بود.
‌ماده هشتم – کسانی که معاملات تقلبی مذکوره در مواد فوق را به وسیله اسناد رسمی
نموده یا بنمایند جاعل در اسناد رسمی محسوب و مطابق‌قوانین مربوطه به این موضوع
مجازات خواهند شد.
‌ماده نهم – این قانون از اول اردیبهشت ماه 1308 به موقع اجرا گذاشته می‌شود.
‌چون به موجب قانون مصوب 4 آذر ماه 1307 وزیر عدلیه مجاز است کلیه لوایح قانونی را
که به مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نماید پس از تصویب‌کمیسیون پارلمانی قوانین عدلیه
به موقع اجرا گذارده و پس از آزمایش آنها در عمل نواقصی را که در ضمن جریان ممکن
است معلوم شود رفع و قوانین‌مزبوره را تکمیل نموده ثانیاً برای تصویب به مجلس شورای
ملی پیشنهاد نماید.
‌علیهذا (‌قانون مجازات راجع به انتقال مال غیر) مشتمل بر نه ماده که در تاریخ
پنجم فروردین ماه یک هزار و سیصد و هشت شمسی به تصویب‌کمیسیون عدلیه مجلس شورای
ملی رسیده قابل اجرا است.
‌رییس مجلس شورای ملی – دادگر

مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری

نحوه اعتراض به اراضی ملی شده زمینهای شخصی

بسمه تعالی 

نحوه اعتراض به اراضی ملی اعلام شده 

با وجود اینکه قانونگذار تشخیص اراضی ملی را بعهده مامورین منابع طبیعی گذاشته وکروکی وصورتجلسه تشخیص آنها در مقابل اسنادثبتی اشخاص ،دارای اعتبار است ولی قابل اعتراض مطابق کمسیون  ماده واحده 56 است که حسب آن  اشخاص دارای سند مالکیت با تنظیم دادخواست  به خواسته احراز مالکیت  با پیوست یوتی ام وسی دی از محل اختلاف وسایر دلایل با مراجعه به دادستان تعیین شده در استان ودستور آن به  جهادکشاورزی برای اعلام تداخل یا خارج  از  تداخل  که درصورت تداخل بودن رسیدگی می کنند وقابل اعتراض در دادگاه است  واما درصورت خارج از  تداخل بودن آنرا به دادستان  اعلام وحسب آن به دستور دادستان، خدمات الکترونیک  قضایی با ثبت دادخواست آنرا به شعبه ویژه رسیدگی به پروندههای منابع طبیعی ارجاع وشعبه حسب مقررات رسیدگی ومباردت به صدور حکم می نماید که قابل اعتراض است

مشاوره با بهترین وکیل پایه دادگستری مسلما شما را به مسیردرست راهنمایی وجلو هزینه اضافه وبیهوده شما را میگیرد

متن ماده 56 قانون تعیین تکلیف اراضی اختلافی موضوع اجرای ماده 56 قانون جنگلها و مراتع چنین است:

‌ماده واحده – زارعین صاحب اراضی نسقی و مالکین و صاحبان باغات و تأسیسات در خارج از محدوده قانونی شهرها و حریم روستاها، سازمانها و‌مؤسسات دولتی که به اجرای ماده 56 قانون حفاظت و بهره‌برداری از جنگلها و مراتع کشور مصوب 1346 و اصلاحیه‌های بعدی آن اعتراض داشته‌باشند می‌توانند به هیأتی مرکب از افراد زیر مراجعه نمایند:

  • مسئول اداره کشاورزی
  • مسئول اداره جنگلداری
  • عضو جهاد سازندگی
  • عضو هیأت واگذاری زمین
  • یک نفر قاضی دادگستری
  • دو نفر از اعضاء شورای اسلامی روستا یا عشایر محل مربوطه

معیارتشخیص اراضی شخصی از ملی حدودا موارد ذیل است ولی اساس ومهتراز همه وجود آثارزراعت در نقشه سال 46و 57 است ؛

الف – سابقه فعالیت‌های کشاورزی یا باغبانی در زمین

ب –  قرار گرفتن زمین در محدوده یک مزرعه یا روستا

پ – قرار داشتن هر گونه قنات، رودخانه، چشمه یا چاه در محدوده زمین

ت – انجام هر گونه سابقه دخالت‌ و دستکاری پیش کشاورزی یا آماده سازی روی زمین

ث – فقدان شیبی خارج از حد معقول در زمین و قابل کشت بودن

مشاوره بابهترین وکیل پایه یک دادگستری وخوب

ج –قابل کشت و قابل آبیاری بودن زمین و دارای مرزبندی ثبتی یا حداقل عرفی

چ –جاری بودن جوی قدیمی در زمین  و یا وجود آثار آن

ح – وجود درختانی با سن بالا و مسیر آبیاری

خ – قرار داشتن مسیر آب در بالا دست زمین

د – وجود هر گونه بنای مرتبط با زراعت و کشاورزی یا ساختمان قدیمی از قبیل آب انبار، طویله، خانه باغ و … در زمین

ذ – زمین‌هایی که بندسار بوده و سیستم آبیاری از آب‌های جاری بهاره را بر خود سوار داشته باشند

ر – فقدان پوشش گیاهی مرتعی با قدمت چند ساله در زمین

ز – زمین‌هایی با پوشش گیاهی به دست آمده از فعالیت‌های کشاورزی سابق بر این

ژ – زمین‌هایی که در شمار باغات قرار می‌گیرند، باید درختانی با سن زیاد در خود داشته باشند

س – زمین‌هایی که دارای مسیرهای عبور قدیمی شده هستند و مشخص باشد که این مسیرها مدت‌ها پیش جهت رفت و آمد زراعی مورد استفاده قرار می‌گرفتند

ش – زمین‌هایی که در بخشی از آن‌ها خرمنگاه‌های با سن بالا و قدیمی دیده شود

برای پیگیری پرونده خود با  بهترین وکیل پایه یک دادگستری مشاور ه نمائید 

ص – زمین‌هایی که قطعه بندی یا کرت بندی شده و قدمت این افعال مشخص باشد

ض – زمین‌هایی که به لحاظ عرفی و محلی نتوان آن‌ها را در زمره‌ مراتع قرار داد

ط – زمین‌هایی که وضعیت فعلی آن‌ها اثبات کننده این باشد که در گذشته فعالیت‌های کشاورزی و زراعی روی آن صورت می‌گرفته است.

قرائن متعددی از جمله وضعیت خاک، مسیرهای آبیاری، میزان شیب و غیره گویای این مدعا هستند

ظ – زمین‌هایی که در نقشه‌های هوایی در قسمت زرد رنگ یعنی زمین‌های زراعی قرار گرفته باشند.

لازم به ذکر است که این تشخیص بر عهده کارشناسان خواهد بود

ع – زمین‌هایی که در تصاویر هوایی، به وسیله ابزار استرئوسکوپ احیاء قدیمی در آن‌ها رویت شود.

این نیز منوط به تشخیص کارشناس صالح خواهد بود

لهذا تجربه اینجانب در اینگونه موارد ،تشکیل پروندههای متعدد با عناوین وخواسته های مختلف است ازجمله ابطال سند منابع طبیعی یا خلع ید یا رفع تصرف یا اعتراض ومداومت درپروندههای مطروحه از سوی منابع طبیعی که با کلی هزینه به هیچ جایی نرسیده انداست  لذا دراینگونه به اشخاص توصیه میشود حتما قبل از هرگونه اقدامی جهت جلوگیری از اتلاف وقت وصرف هزینه بیهوده با بهترین وکیل پایه یک دادگستری که به پروندههای منابع طبیعی  اشرافیت داشته باشد   مشاوره نمائید.

ورودثالث وشرایط آن

بسمه تعالی

ورودثالث وشرایط آن

قانونگذار جهت حمایت از اشخاصی که  طرف دعوی قرار نگرفته اند و در پرونده مطروحه برای خودشان مستقلا حقی قائلند ویا خودشان را در محق شدن یکی از طرفین دعوا ذینفع می دانند ،ورود ثالث  مستندا به ماده 130قانون آئین دادرسی مدنی پیش بینی کرده که بعنوان ورودثالث میتوانند به دعوی ورود کنند

لذا بهتراست دراینگونه موارد حتما با بهترین وکیل پایه یک دادگستری وخوب قبل از هر گونه اقدامی مشاوره نمائید

شرایط ورود ثالث اعم از مرحله بدوی وتجدیدنظر ،تقدیم دادخواست  با بیان منظور صریح تاختم دادرسی در هریک مراحل رسیدگی است

وهرگاه دادگاه احراز نماید که دعوای ثالث به منظور  تبانی ویا تاخیردر رسیدگی است ویا رسیدگی به دعوای اصلی منوط به رسیدگی به دعوای ثالث نمی باشد دعوای ثالث را از دعوای اصلی تفکیک نموده وبه هریک جداگانه رسیدگی می کند

بنابراین رد یا ابطال دادخواست ورود شخص ثالث مانع از ورود او در مرحله تجدیدنظر نخواهد بود ترتیبات دارسی در هرمرحله از رسیدگی برابرمقررات راجع به آن مرحله است

ودرضمن خواسته ورود ثالث میتواند مساوی یا کمتر باشد ولی نمیتواند بیشتر از آن باشد

با عنایت به مراتب فوق بهتراست قبل از هرگونه اقدامی با بهترین وکیل پایه یک دادگستری وخوب مشاوره نمائید.

 

 

 

جلب شخص ثالث ومواقع وشرایط استفاده از آن

بسمه تعالی 

جلب شخص ثالث ومواقع وشرایط استفاده از آن 

یکی از مباحث امور اتفاقی در قانون آئین دادرسی مدنی است که قانونگذار جهت تکمیل  حقوق طرفین ، بارعایت و شرایط خاصی پیش بینی نموده واشخاص درصورتیکه خواهان باشد از طریق جلب ثالث برای کمک به اثبات خواسته اش مطرح می نماید ودر صورتیکه خوانده باشد جهت دفاع از رد خواسته مطرح می گردد به شرط آنکه ،هریک از طرفین  تا پايان جلسه اول دادرسي جهات و دلايل خود را اظهار كرده و‌ ظرف سه روز پس از جلسه با تقديم دادخواست از دادگاه درخواست جلب او را بنمايداعم از مرحله بدوی وتجدیدنظر  لذا به اشخاص جهت استفاده بهتر از حقوق لازم است با بهترین وکیل مشاوره نمایید مستندابه موادذیل قانون آئین دادرسی مدنی

از حقوق اصحاب دعوا که هریک از طرفین دعوا اعم از خواهان وخوانده از آن میتواند استفاده کند دعوای جلب ثالث است بدین صورت که هریک از اصحاب دعوا ا اگر حضور شخص ثالث  راجهت اثبات حق خود لازم بداند میتواند دادخواست جلب شخص ثالث را حسب شرایط مقرره ذیل مطرح نماید بنابراین غیر از اصحاب دعوا ، کسی حق شخص جلب ثالث ندارد .

لذا قبل از اقدام به لحاظ  پیچیدگی مسایل حقوقی بهتراست با بهترین وکیل پایه یک دادگستری مشاوره نمائید

لذا حسب مراتب  فوق  تقدیم دادخواست جلب شخص ثالث تا پایان جلسه اول دادرسی هریک از مرحله دادگاه بدوی وتجدیدنظر است واگر در جلسه دادرسی لازم بداند میتواند در جلسه دادرسی ، دلایل ومدارک خودرا اظهار نموده وظرف سه دادخواست خودرا تقدیم  دادگاه نماید

با عنایت به اینکه شخص ثالثی که جلب میشود خوانده محسوب وازکلیه حقوق خوانده برخوردار است لذا شخص ثالث جلب شده میتواند دادخواست جلب شخص ثالث با رعایت مقررات فوق نماید

محکوم علیه غیابی نیز میتواند درصورتیکه بخواهد درخواست جلب شخص ثالث نماید باید دادخواست جلب رابا دادخواست واخواهی تواما به دفتر دادگاه  تسلیم نماید معترض علیه نیز حق دارد در اولین جلسه رسیدگی به اعتراض ، جهات ودلایل خودرا اظهارنموده وظرف سه روز دادخواست جلب شخص ثالث را تقدیم دادگاه نماید

لهذا با توجه به مراب فوف به اشخاص توصیه میگردد حتما با بهترین وکیل پایه یک دادگستری وخوب که اشرافیت به مسایل حقوقی دادشته باشد مشاوره نمائید .

 

مالکیت

بسمه تعالی

مالکیت وآثار ناشی از آن

قانونگذار  دامنه مالکیت را حق همه گونه تصرف وانتفاع نسبت به مایملک تا آنچه قانون استثناء کرده ، اعلام نموده است  وهیچ مالی را از تصرف صاحب آن نمیتوان بیرون کرد مگر بحکم قانون وتمام ثمرات ومتعلقات اموال منقوله وغیر منقوله که طبعا یا در نتیجه عملی حاصل شده باشد بالتبع ،مال ملک اموال مزبوره است تصرف بعنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود  تصرفی که ثابت شود ناشی از سبب مملک یا ناقل قانونی نبوده معتبر نخواهد بود 

مالکیت زمین مستلزم مالکیت فضای محاذی آن است تا هر کجا بالا رود وهمچنین است نسبت به زیر زمین مگرآنچه  قانون استثناء کرده باشد 

لذا در اینگونه مسایل بهتر است با بهترین وکیل پایه یک دادگستری وخوب قبل از انجام کاری ،مشاوره داشته باشید.

تسلیم

بسمه تعالی

تسلیم واحکام آن 

قانونگذار دادن مبیع به تصرف مشتری به نحوی که متمکن از انحاء تصرفات وانتفاعات باشدرا تسلیم دانسته واستیلاء مشتری برمبیع را قبض شمرده است حصول تسلیم ، موقع گذاشته شدن مبیع تحت اختیار مشتری است اگرچه هنوز عملا تصرف نکرده باشد وبستگی به اختلاف مبیع به کیفیت مختلفه است وباید بنحوی باشد که عرفا آنرا تسلیم گوینددرصورت عدم تسلیم، بیع باطل است مگراینکه مشتری خود قادر بر تسلیم باشدودر معامله طلاونقره که همان بیع صرف گفته میشود قبض شرط صحت است

لهذا نظر به اینکه هریک از معاملات را که اکثرا تسلیم را به شرایط بالا ، شرط صحت معامله دانسته است و استثناء قبض را آورده است

لذا  به اشخاص بلحاظ پیچیدگی  خاص ، احکام معاملات ، مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری وخوب توصیه میگردد.