لیست کمسیون شهرداری و وظایف هریک آنها

بسمه تعالی

 لیست کمسیون شهرداری و وظایف هریک از آنها 

نظر به اینکه قانونگذار برای از موارد راجع به مسایل شهری ومحدوده آن، کمسیون خاص در گرفته است وهریک وظایف خاص دارد لذا برای بهره وری ومطالبه حق وحقوق به نحواحسن، بهترین راه، مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری در تبریز قبل از هرگونه اقدام است.

1-کمیسیون ماده 100 قانون شهرداریها (کمیسیون بدوی یا کمیسیون اول)  (درمورد رسیدگی به تخلفات ساختمانی)

2-کمیسیون تجدید نظر ماده 100 قانون شهرداریها (کمیسیون دوم ماده صد  یا کمیسیون دیگر ماده صد)

 3-  کمیسیون ماده 77 قانون شهرداریها  (درمورد اختلافات مالی بین مودی و شهرداری)

 4-  کمیسیون بند 20 ماده 55  (در خصوص اماکن مزاحم یا غیر بهداشتی در شهر)

5-کمیسیون ماده 8 قانون نوسازی (در مورد ممیزی و ارزیابی املاک)

6-کمیسیون معاملات (معاملات متوسط) (در مورد خرید کالا یا خدمات)

7-کمیسیون تحویل (معاملات متوسط)    (در مورد تحویل کالا یا خدمات)

8-کمیسیون معاملات عمده  (در مورد مناقصه یا مزایده)

9-کمیسیون تحویل (معاملات عمده)    (در مورد تحویل کالا یا خدمات عمده)

10-کمیسیون حفاری (کمیسیون هماهنگی حفاری) (در مورد ایجاد هماهنگی در کارهای اجرایی موسسات و اقدامات عمرانی)

11-کمیسیون تشخیص باغات  (در مورد حفظ و گسترش فضای سبز)

12-کمیسیون انتقال دامداریها و مرغداریهای داخل محدوده شهرهای با بیش از 50000 نفرجمعیت به خارج از شهر

13-کمیسیون حفظ جان کودکان (از خطر حوض و استخر و آب انبار)

14-  کمیسیون درجه بندی اماکن عمومی (در مورد درجه بندی اماکن عمومی مانند هتل و رستوران و سینما و تعمیرگاه و بنگاه و کارگاه و فروشگاه و غیره)

15-کمیسیون نظارت شهرستانها (در مورد اتحادیه ها مجامع امور صنفی)

16-کمیسیون بررسی صلاحیت فنی و مالی (در مورد بررسی صلاحیت فنی و مالی شرکتها و موسساتی که متقاضی انجام نوسازی اراضی و املاک شهرداری میباشند)

17-کمیسیون مناقصه  (معاملات دولتی) (شهرداری برای هزینه نمودن اعتبارات دولتی که از طریق دولت در اختیار شهرداری گذاشته میشود بایستی براساس قانون برگزاری مناقصات اقدام نماید ، که براساس کمیسیون فوق انجام میگردد)

18-کمیسیون ترک تشریفات مناقصه  (معاملات دولتی) یا هیأت ترک تشریفات مناقصه (در مورد انجام معاملات بدون رعایت تشریفات برگزاری مناقصه  (عمومی و محدود) میباشد.

19-کمیسیون تشخیص موارد ضروری تغییر کاربری اراضی زراعی و باغ ها (در مورد موارد ضروری تغییر کاربری اراضی زراعی و باغ ها  در خارج از محدوده قانونی شهرها و شهرکها)

20-کمیسیون ماده 99 قانون شهرداری ها (در مورد رسیدگی به تخلفات ساختمانی خارج از حریم شهرداری است)

21-کمیسیون تبصره 5 ماده 96  قانون شهرداری ها (در مورد تهیه مشخصات کامل و دقیق املاک واقع در مسیر احداث یا توسعه گذر یا … که بر اساس آن به مالک خسارت میدهند)

22-کمیسیون های ماده 7 آیین نامه اجرایی ماده 31 قانون نوسازی و عمران شهری (در مورد تشخیص میزان ملک مورد احتیاج موسسات ، کارگاه ها کارخانه ها و امثال آن است)

23-کمیسیون ماده 5  (در مورد بررسی و تصویب طرح های تفصیلی شهری و تغییرات طرح های تفصیلی شهری است)

24-کمیسیون فنی استان (در مورد بررسی های فنی موضوعات مربوط به کمیسیون ماده 5 است)

25-کمیسیون بررسی و تصویب تغییرات طرح های هادی شهری معتبر(کمیسیون فنی طرح هادی شهرها)

لذا برای بهره وری ومطالبه حق وحقوق به نحواحسن، بهترین راه، مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری در تبریز قبل از هرگونه اقدام است.

نحوه اعتراض به رای کمسیون ماده صدشهرداریها در دیوان عدالت اداری

بسمه تعالی 

نحوه اعتراض به رای کمسیون ماده صدشهرداریها در دیوان عدالت اداری

لذا برای بهره وری بهتر  اشخاص ازاین مقررات مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری تبریز که اشرافیت کامل به مسایل امور مربوط شهرداری داشته باشد توصیه میگردد.

باعنایت به اینکه قانونگذار،کلیه اشخاص را قبل از هرگونه اقدام عمرانی یا تفکیک اراضی شهری ومحدوده آنرا مکلف به اخذ مجوز از شهرداری  مستندا به کمسیون ماده 100شهرداری نموده است لهذا هرگونه اقدام اشخاص جهت عمران یا تفکیک اراضی بدون مجوز،ارجاع آن به کمسیون ماده صد مرکب از نماینده وزارت کشور به انتخاب وزیر کشور و یکی از اعضای انجمن شهر، به انتخاب انجمن وقاضی کمسیون مطرح میگردد کمیسیون پس از وصول پرونده به ذینفع اعلام می‌کند که ظرف ده روز توضیحات خود را کتباً ارسال دارد پس از انقضاء مدت مذکور کمیسیون مکلف است موضوع را با حضور نماینده شهرداری که بدون حق رأی برای ادای توضیح شرکت می‌کند ظرف مدت یکماه تصمیم مقتضی بر حسب مورد اتخاذ کند

لذا باتوجه به مراتب فوق رای کمسیون ماده صد، ظرف مدت 10روز  قابل اعتراض در کمسیون تجدیدنظر است وقطعی است 

ولی قابل اعتراض در دیوان عدالت داری ظرف مدت سه ماه از تاریخ قطعیت  است ونسبت به رای بدوی کمسیون با اخذ گواهی قطعیت، میتوان نسیت  به رای بدوی در دیوان ،ظرف مهلت سه ماه   اعتراض نمود به شکل ذیل ؛

1- مشخصات خواهان 2- مشخصات خوانده 3- خواسته که بایستی بصورت واضح  بیان گردد 4- دلایل اعراض 5- کپی مصدق دادنامه 6-شرح خواسته 

مستندا مطابق تبصره ۲ ماده ۱۶ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب ۲۵/ ۰۳/ ۱۳۹۲، مهلت تقدیم دادخواست راجع به موارد موضوع بند ۲ ماده ۱۰ این قانون برای اشخاص داخل کشور سه ماه و برای افراد مقیم خارج از کشور شش ماه از تاریخ ابلاغ رای یا تصمیم قطعی مرجع مربوط مطابق قانون آیین دادرسی مدنی است

لهذا درصورتیکه دیوان عدالت اداری رای کمسیون را نقض نماید جهت رسیدگی به همان کمسیون ارجاع می نماید وکمسیون با نظر دیوان رسیدگی وسپس مبادرت به صدور رای می نماید واگر کمسیون مجددا به رای اصراری مبادرت نماید قابل اعتراض به همان شعبه نقض کننده رای کمسیون است شعبه مذکور چنانچه رای را مغایر قانون ویا مقررات تشخیص دهد مستند به قانون ویا مقررات آنرا نقض وپس از اخذ نظر مشاورین مبادرت به صدور رای ماهوی می نماید مستندا به ماده 63قانون دیوان عدالت اداری مصوب 1392

ماده ۶۳ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری

هرگاه شعبه رسیدگی‌کننده دیوان درمرحله رسیدگی به آراء و تصمیمات مراجع مذکور در بند (۲) ماده (۱۰) این قانون، اشتباه یا نقصی را ملاحظه نماید که به اساس رای لطمه وارد نکند، آن را اصلاح و رای را ابرام می‌نماید و چنانچه رای واجد ایراد شکلی یا ماهوی موثر باشد، شعبه مکلف است با ذکر همه موارد و تعیین آنها، پرونده را به مرجع مربوط اعاده کند. مرجع مذکور موظف است مطابق دستور شعبه دیوان نسبت به رفع نقص یا ایرادهای اعلامی اقدام و سپس مبادرت به اتخاذ تصمیم یا صدور رای نماید.
در صورتی ‌ که از تصمیم متخذه و یا رای صادره مجدداً شکایت شود، پرونده به همان شعبه رسیدگی‌کننده ارجاع می‌شود. شعبه مذکور چنانچه تصمیم و یا رای را مغایر قانون و مقررات تشخیص دهد، مستند به قانون و مقررات مربوط، آن را نقض و پس از اخذ نظر مشاورین موضوع ماده (۷) این قانون، مبادرت به ‌ صدور رای ماهوی می‌نماید.
تبصره ـ شعبه می‌تواند علاوه بر نظر مشاورین موضوع ماده (۷)، عنداللزوم از نظر کارشناسان و متخصصین هر رشته، از میان کارشناسان رسمی دادگستری و یا دستگاه‌های مربوط استفاده نماید

لذا برای بهره وری بهتر  اشخاص ازاین مقررات مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری تبریز که اشرافیت کامل به مسایل امور مربوط شهرداری داشته باشد توصیه میگردد.

 

متن کامل ماده ۱۰۰ قانون شهرداری

ماده ۱۰۰- مالکین اراضی و املاک واقع در محدوده شهر یا حریم آن باید قبل از هر اقدام عمرانی یا تفکیک اراضی و شروع ساختمان از شهرداری پروانه اخذ نمایند.

شهرداری می‌تواند از عملیات ساختمانی ساختمانهای بدون پروانه یا مخالف مفاد پروانه بوسیله مأمورین خود اعم از آنکه ساختمان در زمین محصور یا غیرمحصور واقع باشد جلوگیری کند.

تبصره ۱- در موارد مذکور فوق که از لحاظ اصول شهرسازی یا فنی یا بهداشتی قلع تأسیسات و بناهای خلاف مشخصات مندرج در پروانه ضرورت داشته باشد یا بدون پروانه شهرداری ساختمان احداث یا شروع به احداث شده باشد به تقاضای شهرداری موضوع در کمیسیونهایی مرکب از نماینده وزارت کشور به انتخاب وزیر کشور و یکی از اعضای انجمن شهر، به انتخاب انجمن مطرح می‌شود. کمیسیون پس از وصول پرونده به ذینفع اعلام می‌کند که ظرف ده روز توضیحات خود را کتباً ارسال دارد پس از انقضاء مدت مذکور کمیسیون مکلف است موضوع را با حضور نماینده شهرداری که بدون حق رأی برای ادای توضیح شرکت می‌کند ظرف مدت یکماه تصمیم مقتضی بر حسب مورد اتخاذ کند در مواردی که شهرداری از ادامه ساختمان بدون پروانه یا مخالف مفاد پروانه جلوگیری می‌کند مکلف است حداکثر ظرف یک هفته از تاریخ جلوگیری موضوع را در کمیسیون مذکور مطرح کند در غیر این صورت کمیسیون به تقاضای ذینفع به موضوع رسیدگی خواهد کرد.

در صورتی که تصمیم کمیسیون بر قلع تمام یا قسمتی از بنا باشد مهلت مناسبی که نباید از دو ماه، تجاوز کند تعیین می‌کند.

شهرداری مکلف است تصمیم مزبور را به مالک ابلاغ کند. هرگاه مالک درمهلت مقرر اقدام به قلع بناء نکند شهردار رأساً اقدام کرده و هزینه آن را طبق مقررات آیین‌نامه اجرای وصول عوارض از مالک دریافت خواهد کرد.

تبصره ۲- در مورد اضافه بنا زائد بر مساحت زیربنای مندرج در پروانه ساختمانی واقع در حوزه استفاده از اراضی مسکونی کمیسیون می‌تواند در صورت عدم ضرورت قلع اضافه بنا با توجه به موقعیت ملک از نظر مکانی (در بر خیابانهای اصلی یا خیابانهای فرعی و یا کوچ بن‌باز یا بن‌بست) رأی به اخذ جریمه‌ای که متناسب با نوع استفاده از فضای ایجاد شده و نوع ساختمان از نظر مصالح مصرفی باشد تعیین و شهرداری مکلف است بر اساس آن نسبت به وصول جریمه اقدام کند (جریمه نباید از حداقل یک دوم کم‌تر و از سه برابر ارزش معاملاتی برای هر متر مربع بنای اضافه بیشتر باشد). در صورتی که ذینفع از پرداخت جریمه خودداری کرد، شهرداری مکلف است مجدداً پرونده را به همان کمیسیون ارجاع و تقاضای صدور رأی تخریب را بکند. کمیسیون در این مورد نسبت به صدور رأی تخریب اقدام خواهد نمود.

تبصره ۳- در مورد اضافه بنا زائد بر مساحت مندرج در پروانه ساختمانی واقع در حوزه استفاده از اراضی تجارتی و صنعتی و اداری کمیسیون می‌تواند در صورت عدم ضرورت قلع اضافه بنا با توجه به موقعیت ملک از نظر مکانی (در بر خیابانهای اصلی یا خیابانهای فرعی و یا کوچه بن‌باز یا بن‌بست) رأی به اخذ جریمه‌ای که متناسب با نوع استفاده از فضای ایجاد شده و نوع ساختمان از نظر مصالح مصرفی باشد تعیین و شهرداری مکلف است بر اساس آن نسبت به وصول جریمه اقدام کند (جریمه نباید از حداقل دو برابر کم‌تر و از چهار برابر ارزش معاملاتی ساختمان برای هر متر مربع بنای اضافی ایجاد شده بیش‌تر باشد). در صورتی که ذینفع از پرداخت جریمه خودداری کرد شهرداری مکلف است مجدداً پروانه را به همان کمیسیون ارجاع و تقاضای صدور رأی تخریب بکند.

کمیسیون در این مورد نسبت به صدور رأی تخریب اقدام خواهد کرد.

تبصره ۴- در مورد احداث بنای بدون پروانه در حوزه استفاده از اراضی مربوطه در صورتی که اصول فنی و بهداشتی و شهرسازی رعایت شده باشد کمیسیون می‌تواند با صدور رأی اخذ جریمه به ازاء هر متر مربع بنای بدون مجوز یک دهم ارزش معاملاتی ساختمان یا یک پنجم ارزش سرقفلی ساختمان در صورتی که ساختمان ارزش دریافت سرقفلی داشته باشد، هر کدام که مبلغ آن بیش‌تر است از ذینفع، بلامانع بودن صدور برگ پایان ساختمان را به شهرداری اعلام کند. اضافه بنا زائد بر تراکم مجاز بر اساس مفاد تبصره‌های 2 و 3 عمل خواهد شد.

تبصره ۵- در مورد عدم احداث پارکینگ و یا غیرقابل استفاده بودن آن و عدم امکان اصلاح آن کمیسیون می‌تواند با توجه به موقعیت محلی و نوع استفاده از فضای پارکینگ، رأی به اخذ جریمه‌ای که حداقل یک برابر و حداکثر دو برابر ارزش معاملاتی ساختمان برای هر متر مربع فضای از بین رفته پارکینگ باشد، صادر کند (مساحت هر پارکینگ با احتساب گردش 25 متر مربع می‌باشد). شهرداری مکلف به اخذ جریمه تعیین شده و صدور برگ پایان ساختمان می‌باشد.

تبصره ۶ (اصلاحی ۲۷/۶/۱۳۵۸) – در مورد تجاوز به معابر شهر، مالکین موظف هستند در هنگام نوسازی بر اساس پروانه ساختمان و طرحهای مصوب رعایت برهای اصلاحی را بکند، در صورتی که بر خلاف پروانه و یا بدون پروانه تجاوزی در این مورد انجام گیرد شهرداری مکلف است از ادامه عملیات جلوگیری و پروانه امر را به کمیسیون ارسال کند. در سایر موارد تخلف ماندن عدم استحکام بنا، عدم رعایت اصول فنی و بهداشتی و شهرسازی در ساختمان رسیدگی به موضوع در صلاحیت کمیسیونهای ماده 100 است.

تبصره ۷ (اصلاحی ۲۷/۶/۱۳۵۸)- مهندسان ناظر ساختمانی موکلفند نسبت به عملیات اجرایی ساختمانی که به مسوولیت آنان احداث می‌گردد، از لحاظ انطباق ساختمان با مشخصات مندرج در پروانه و نقشه‌ها و محاسبات فنی ضمیمه آن مستمراً نظارت کرده و در پایان کار مطابقت ساختمان با پروانه و نقشه و محاسبات فنی را گواهی کنند. هر گاه مهندس ناظر بر خلاف واقع گواهی کند و یا تخلف را بموقع به شهرداری اعلام نکند و موضوع منتهی بطرح در کمیسیون مندرج در تبصره یک ماده ۱۰۰ قانون شهرداری و صدور رأی بر جریمه یا تخریب ساختمان گردد، شهرداری مکلف است مراتب را به نظام معماری و ساختمانی منعکس کند. شورای انتظامی نظام مذکور موظف است مهندس ناظر را در صورت ثبوت تقصیر برابر قانون نظام معماری و ساختمانی حسب مورد با توجه به اهمیت موضوع به ۶ ماه تا سه سال محرومیت از کار و در صورتی که مجدداً مرتکب تخلف شود که منجر به صدور رأی تخریب به وسیله کمیسیون ماده ۱۰۰ گردد به حداکثر مجازات محکوم کند. مراتب محکومیت از طرف شورای انتظامی نظام معماری و ساختمانی در پروانه اشتغال درج و در یک یا چند مورد از جراید کثیرالانتشار اعلام می‌گردد. شهرداری مکلف است تا صدور رأی محکومیت به محض وقوف از تخلف مهندس ناظر و ارسال پرونده کمیسیون ماده ۱۰۰ بمدت حداکثر ۶ ماه از اخذ گواهی امضا مهندس ناظر مربوطه برای ساختمان جهت پروانه ساختمان شهرداری خودداری کند. مأمورین شهرداری نیز موکلفند در مورد ساختمانها نظارت کند و هر گاه از موارد تخلف در پروانه بموقع جلوگیری نکنند و یا در مورد صدور گواهی انطباق ساختمان با پروانه مرتکب تقصیری شوند، طبق مقررات قانونی به تخلف آنان رسیدگی می‌شود و در صورتی که عمل ارتکابی مهندسان ناظر و مأمورین شهرداری واجد جنبه جزایی هم باشد از این جهت نیز قابل تعقیب خواهند بود. در مواردی که شهرداری مکلف به جلوگیری از عملیات ساختمان است و دستور شهرداری اجرا نشود می‌تواند با استفاده از مأمورین اجراییات خود و در صورت لزوم مأمورین انتظامی برای متوقف ساختن عملیات ساختمانی اقدام کند.

تبصره ۸- (اصلاحی ۲۷/۶/۱۳۵۸) دفاتر اسناد رسمی مکلفند قبل از انجام معامله قطعی در مورد ساختمانهای گواهی پایان ساختمان و در مورد ساختمانهای ناتمام گواهی عدم خلاف تاتاریخ انجام معامله را که توسط شهرداری صادر شده باشد ملاحظه و مراتب را در سند قید کند. در مورد ساختمانهایی که قبل از تصویب قانون ۶ تبصره الحاقی به ماده ۱۰۰ قانون شهرداریها (۲۴/۱۱/۱۳۵۵) معامله انجام گرفته و از ید مالک اولیه خارج شده باشد، در صورتی که مورد معامله کل پلاک را شامل نگردد گواهی عدم خلاف یا برگ پایان ساختمان الزامی نبوده و با ثبت و تصریح آن در سند انجام معامله بلامانع می‌باشد.

در مورد ساختمانهایی که قبل از تاریخ تصویب نقشه جامع شهر ایجاد شده در صورتی که اضافه بنای جدیدی حادث نگردیده باشد و مدارک و اسناد نشان دهنده ایجاد بنا قبل از سال تصویب طرح جامع شهر باشد، با ثبت و تصریح مراتب فوق در سند مالکیت انجام معامله بلامانع می‌باشد.

تبصره ۹ (الحاقی ۲۷/۶/۱۳۵۸)- ساختمانهایی که پروانه ساختمان آنها قبل از تاریخ تصویب نقشه جامع شهر، صادر شده است از شمول تبصره یک ماده 100 قانون شهرداری معاف می‌باشند.

تبصره ۱۰ (الحاقی ۲۷/۶/۱۳۵۸)- در مورد آراء صادره از کمیسیون ماده ۱۰۰ قانون شهرداری هر گاه شهرداری یا مالک یا قائم مقام او از تاریخ ابلاغ رأی ظرف مدت ده روز نسبت به آن رأی اعتراض کند، مرجع رسیدگی به این اعتراض کمیسیون دیگر ماده ۱۰۰ خواهد بود که اعضای آن غیر از افرادی باشند که در صدور رأی قبلی شرکت داشته‌اند. رأی این کمیسیون قطعی است.

تبصره ۱۱ (الحاقی ۲۷/۶/۱۳۵۸)- آیین‌نامه ارزش معاملاتی ساختمان پس از تهیه توسط شهرداری و تصویب انجمن شهر در مورد اخذ جرائم قابل اجراست و این ارزش معاملاتی سالی یکبار قابل‌تجدیدنظر خواهد بود.

 

متن کامل ماده ۱۰۰ قانون شهرداری

 بسمه تعالی

متن کامل ماده ۱۰۰ قانون شهرداری

نظربه اینکه قانونگذار جهت حمایت اشخاص در مقابل شهرداریها ،مقررات خاصی پیش بینی نموده لذا برای بهره وری بهتر  اشخاص ازاین مقررات مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری تبریز که اشرافیت کامل به مسایل امور مربوط شهرداری داشته باشد توصیه میگردد.

ماده ۱۰۰- مالکین اراضی واملاک واقع در محدوده شهر یا حریم آن باید قبل از هر اقدام عمرانی یا تفکیک اراضی و شروع ساختمان از شهرداری پروانه اخذ نمایند.

شهرداری می‌تواند از عملیات ساختمانی ساختمانهای بدون پروانه یا مخالف مفاد پروانه بوسیله مأمورین خود اعم از آنکه ساختمان در زمین محصور یا غیرمحصور واقع باشد جلوگیری کند.

تبصره ۱- در موارد مذکور فوق که از لحاظ اصول شهرسازی یا فنی یا بهداشتی قلع تأسیسات و بناهای خلاف مشخصات مندرج در پروانه ضرورت داشته باشد یا بدون پروانه شهرداری ساختمان احداث یا شروع به احداث شده باشد به تقاضای شهرداری موضوع در کمیسیونهایی مرکب از نماینده وزارت کشور به انتخاب وزیر کشور و یکی از اعضای انجمن شهر، به انتخاب انجمن مطرح می‌شود. کمیسیون پس از وصول پرونده به ذینفع اعلام می‌کند که ظرف ده روز توضیحات خود را کتباً ارسال دارد پس از انقضاء مدت مذکور کمیسیون مکلف است موضوع را با حضور نماینده شهرداری که بدون حق رأی برای ادای توضیح شرکت می‌کند ظرف مدت یکماه تصمیم مقتضی بر حسب مورد اتخاذ کند در مواردی که شهرداری از ادامه ساختمان بدون پروانه یا مخالف مفاد پروانه جلوگیری می‌کند مکلف است حداکثر ظرف یک هفته از تاریخ جلوگیری موضوع را در کمیسیون مذکور مطرح کند در غیر این صورت کمیسیون به تقاضای ذینفع به موضوع رسیدگی خواهد کرد.

در صورتی که تصمیم کمیسیون بر قلع تمام یا قسمتی از بنا باشد مهلت مناسبی که نباید از دو ماه، تجاوز کند تعیین می‌کند.

شهرداری مکلف است تصمیم مزبور را به مالک ابلاغ کند. هرگاه مالک درمهلت مقرر اقدام به قلع بناء نکند شهردار رأساً اقدام کرده و هزینه آن را طبق مقررات آیین‌نامه اجرای وصول عوارض از مالک دریافت خواهد کرد.

تبصره ۲- در مورد اضافه بنا زائد بر مساحت زیربنای مندرج در پروانه ساختمانی واقع در حوزه استفاده از اراضی مسکونی کمیسیون می‌تواند در صورت عدم ضرورت قلع اضافه بنا با توجه به موقعیت ملک از نظر مکانی (در بر خیابانهای اصلی یا خیابانهای فرعی و یا کوچ بن‌باز یا بن‌بست) رأی به اخذ جریمه‌ای که متناسب با نوع استفاده از فضای ایجاد شده و نوع ساختمان از نظر مصالح مصرفی باشد تعیین و شهرداری مکلف است بر اساس آن نسبت به وصول جریمه اقدام کند (جریمه نباید از حداقل یک دوم کم‌تر و از سه برابر ارزش معاملاتی برای هر متر مربع بنای اضافه بیشتر باشد). در صورتی که ذینفع از پرداخت جریمه خودداری کرد، شهرداری مکلف است مجدداً پرونده را به همان کمیسیون ارجاع و تقاضای صدور رأی تخریب را بکند. کمیسیون در این مورد نسبت به صدور رأی تخریب اقدام خواهد نمود.

تبصره ۳- در مورد اضافه بنا زائد بر مساحت مندرج در پروانه ساختمانی واقع در حوزه استفاده از اراضی تجارتی و صنعتی و اداری کمیسیون می‌تواند در صورت عدم ضرورت قلع اضافه بنا با توجه به موقعیت ملک از نظر مکانی (در بر خیابانهای اصلی یا خیابانهای فرعی و یا کوچه بن‌باز یا بن‌بست) رأی به اخذ جریمه‌ای که متناسب با نوع استفاده از فضای ایجاد شده و نوع ساختمان از نظر مصالح مصرفی باشد تعیین و شهرداری مکلف است بر اساس آن نسبت به وصول جریمه اقدام کند (جریمه نباید از حداقل دو برابر کم‌تر و از چهار برابر ارزش معاملاتی ساختمان برای هر متر مربع بنای اضافی ایجاد شده بیش‌تر باشد). در صورتی که ذینفع از پرداخت جریمه خودداری کرد شهرداری مکلف است مجدداً پروانه را به همان کمیسیون ارجاع و تقاضای صدور رأی تخریب بکند.

کمیسیون در این مورد نسبت به صدور رأی تخریب اقدام خواهد کرد.

تبصره ۴- در مورد احداث بنای بدون پروانه در حوزه استفاده از اراضی مربوطه در صورتی که اصول فنی و بهداشتی و شهرسازی رعایت شده باشد کمیسیون می‌تواند با صدور رأی اخذ جریمه به ازاء هر متر مربع بنای بدون مجوز یک دهم ارزش معاملاتی ساختمان یا یک پنجم ارزش سرقفلی ساختمان در صورتی که ساختمان ارزش دریافت سرقفلی داشته باشد، هر کدام که مبلغ آن بیش‌تر است از ذینفع، بلامانع بودن صدور برگ پایان ساختمان را به شهرداری اعلام کند. اضافه بنا زائد بر تراکم مجاز بر اساس مفاد تبصره‌های 2 و 3 عمل خواهد شد.

تبصره ۵- در مورد عدم احداث پارکینگ و یا غیرقابل استفاده بودن آن و عدم امکان اصلاح آن کمیسیون می‌تواند با توجه به موقعیت محلی و نوع استفاده از فضای پارکینگ، رأی به اخذ جریمه‌ای که حداقل یک برابر و حداکثر دو برابر ارزش معاملاتی ساختمان برای هر متر مربع فضای از بین رفته پارکینگ باشد، صادر کند (مساحت هر پارکینگ با احتساب گردش 25 متر مربع می‌باشد). شهرداری مکلف به اخذ جریمه تعیین شده و صدور برگ پایان ساختمان می‌باشد.

تبصره ۶ (اصلاحی ۲۷/۶/۱۳۵۸) – در مورد تجاوز به معابر شهر، مالکین موظف هستند در هنگام نوسازی بر اساس پروانه ساختمان و طرحهای مصوب رعایت برهای اصلاحی را بکند، در صورتی که بر خلاف پروانه و یا بدون پروانه تجاوزی در این مورد انجام گیرد شهرداری مکلف است از ادامه عملیات جلوگیری و پروانه امر را به کمیسیون ارسال کند. در سایر موارد تخلف ماندن عدم استحکام بنا، عدم رعایت اصول فنی و بهداشتی و شهرسازی در ساختمان رسیدگی به موضوع در صلاحیت کمیسیونهای ماده 100 است.

تبصره ۷ (اصلاحی ۲۷/۶/۱۳۵۸)- مهندسان ناظر ساختمانی موکلفند نسبت به عملیات اجرایی ساختمانی که به مسوولیت آنان احداث می‌گردد، از لحاظ انطباق ساختمان با مشخصات مندرج در پروانه و نقشه‌ها و محاسبات فنی ضمیمه آن مستمراً نظارت کرده و در پایان کار مطابقت ساختمان با پروانه و نقشه و محاسبات فنی را گواهی کنند. هر گاه مهندس ناظر بر خلاف واقع گواهی کند و یا تخلف را بموقع به شهرداری اعلام نکند و موضوع منتهی بطرح در کمیسیون مندرج در تبصره یک ماده ۱۰۰ قانون شهرداری و صدور رأی بر جریمه یا تخریب ساختمان گردد، شهرداری مکلف است مراتب را به نظام معماری و ساختمانی منعکس کند. شورای انتظامی نظام مذکور موظف است مهندس ناظر را در صورت ثبوت تقصیر برابر قانون نظام معماری و ساختمانی حسب مورد با توجه به اهمیت موضوع به ۶ ماه تا سه سال محرومیت از کار و در صورتی که مجدداً مرتکب تخلف شود که منجر به صدور رأی تخریب به وسیله کمیسیون ماده ۱۰۰ گردد به حداکثر مجازات محکوم کند. مراتب محکومیت از طرف شورای انتظامی نظام معماری و ساختمانی در پروانه اشتغال درج و در یک یا چند مورد از جراید کثیرالانتشار اعلام می‌گردد. شهرداری مکلف است تا صدور رأی محکومیت به محض وقوف از تخلف مهندس ناظر و ارسال پرونده کمیسیون ماده ۱۰۰ بمدت حداکثر ۶ ماه از اخذ گواهی امضا مهندس ناظر مربوطه برای ساختمان جهت پروانه ساختمان شهرداری خودداری کند. مأمورین شهرداری نیز موکلفند در مورد ساختمانها نظارت کند و هر گاه از موارد تخلف در پروانه بموقع جلوگیری نکنند و یا در مورد صدور گواهی انطباق ساختمان با پروانه مرتکب تقصیری شوند، طبق مقررات قانونی به تخلف آنان رسیدگی می‌شود و در صورتی که عمل ارتکابی مهندسان ناظر و مأمورین شهرداری واجد جنبه جزایی هم باشد از این جهت نیز قابل تعقیب خواهند بود. در مواردی که شهرداری مکلف به جلوگیری از عملیات ساختمان است و دستور شهرداری اجرا نشود می‌تواند با استفاده از مأمورین اجراییات خود و در صورت لزوم مأمورین انتظامی برای متوقف ساختن عملیات ساختمانی اقدام کند.

تبصره ۸- (اصلاحی ۲۷/۶/۱۳۵۸) دفاتر اسناد رسمی مکلفند قبل از انجام معامله قطعی در مورد ساختمانهای گواهی پایان ساختمان و در مورد ساختمانهای ناتمام گواهی عدم خلاف تاتاریخ انجام معامله را که توسط شهرداری صادر شده باشد ملاحظه و مراتب را در سند قید کند. در مورد ساختمانهایی که قبل از تصویب قانون ۶ تبصره الحاقی به ماده ۱۰۰ قانون شهرداریها (۲۴/۱۱/۱۳۵۵) معامله انجام گرفته و از ید مالک اولیه خارج شده باشد، در صورتی که مورد معامله کل پلاک را شامل نگردد گواهی عدم خلاف یا برگ پایان ساختمان الزامی نبوده و با ثبت و تصریح آن در سند انجام معامله بلامانع می‌باشد.

در مورد ساختمانهایی که قبل از تاریخ تصویب نقشه جامع شهر ایجاد شده در صورتی که اضافه بنای جدیدی حادث نگردیده باشد و مدارک و اسناد نشان دهنده ایجاد بنا قبل از سال تصویب طرح جامع شهر باشد، با ثبت و تصریح مراتب فوق در سند مالکیت انجام معامله بلامانع می‌باشد.

تبصره ۹ (الحاقی ۲۷/۶/۱۳۵۸)- ساختمانهایی که پروانه ساختمان آنها قبل از تاریخ تصویب نقشه جامع شهر، صادر شده است از شمول تبصره یک ماده 100 قانون شهرداری معاف می‌باشند.

تبصره ۱۰ (الحاقی ۲۷/۶/۱۳۵۸)- در مورد آراء صادره از کمیسیون ماده ۱۰۰ قانون شهرداری هر گاه شهرداری یا مالک یا قائم مقام او از تاریخ ابلاغ رأی ظرف مدت ده روز نسبت به آن رأی اعتراض کند، مرجع رسیدگی به این اعتراض کمیسیون دیگر ماده ۱۰۰ خواهد بود که اعضای آن غیر از افرادی باشند که در صدور رأی قبلی شرکت داشته‌اند. رأی این کمیسیون قطعی است.

تبصره ۱۱ (الحاقی ۲۷/۶/۱۳۵۸)- آیین‌نامه ارزش معاملاتی ساختمان پس از تهیه توسط شهرداری و تصویب انجمن شهر در مورد اخذ جرائم قابل اجراست و این ارزش معاملاتی سالی یکبار قابل‌تجدیدنظر خواهد بود.

مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری تبریز که اشرافیت کامل به مسایل امور مربوط شهرداری داشته باشد توصیه میگردد.

نحوه جبران خسارت مشتری درصورت مستحق الغیر بودن مبیع

بسمه تعالی 

نحوه جبران خسارت مشتری درصورت مستحق الغیر بودن مبیع 

لذا بهتر است در اینگونه موارد با بهترین وکیل پایه یک دادگستری تبریز قبل از هرگونه اقدامی مشاوره نمائید.

با عنایت به اینکه در اینخصوص ونحوه جبران خسارت مشتری، آرای مختلفی صادر شده بطوریکه بعضی قضات،جبران خسارت مشتری را استردادثمن معامله به نرخ روز وبعضی خسارت تاخیر تادیه دانسته است به همین منظور هئیت عمومی دیوانعالی کشور جهت جلو گیری از آرای متضاد تشکیل جلسه داده نحوه جبران خسارت مشتری را محاسبه ارزش مبیع به نرخ روز اعلام نموده است که دراینخصوص قاضی محترم باارجاع به کارشناسی وتعیین نرخ روز مبیع ، فروشنده را به همان میزان محکوم می کند.

لذا بهتر است در اینگونه موارد با بهترین وکیل پایه یک دادگستری تبریز قبل از هرگونی اقدامی مشاوره نمائید .

که رای وحدت رویه به شماره 811-1400/4/1هئیت عمومی دیوانعالی مراتب فوق را تائید میکندکه حسب آن مقررشده است

باعنایت به ماده 390و391قانون مدنی در موارد مستحق الغیر بودن مبیع وجهل خریدار به وجود فساد همانگونه که در رای وحدت رویه شماره 733مورخه 1393/7/15هیات عمومی دیوانعالی کشور نیز بیان گردیده است ،فروشنده باید از عهده غرامات وارده به خریدار از جمله کاهش ارزش ثمن ،برآید هرگاه ثمن وجه رایج کشور باشد دادگاه میزان غرامات را مطابق عمومات قانونی مربوط به نحوه جبران خسارت از جمله صدر ماده 3قانون مسئولیت مدنی مصوب 1339،عندالزوم با ارجاع به کارشناس وبراساس میزان افزایش قیمت ( تورم اموالی که از نوع واوصاف مشابه همان مبیع هستند ، تعیین می کند وموضوع از شمول ماده 522قانون آئین دادرسی مدنی خارج است 

لذا بهتر است در اینگونه موارد با بهترین وکیل پایه یک دادگستری تبریز قبل از هرگونی اقدامی مشاوره نمائید .

مطالبه خسارت تاخیر تادیه

بسمه تعالی 

مطالبه خسارت تاخیر تادیه چک 

باعنایت به اینکه از نظر  تاریخ شمول خسارت تاخیر تادیه،بین قضات اختلاف نظربوده وبعضی مبدا محاسبه خسارت را تاریخ برگشت چک وبعضی تاریخ چک حساب نموده اند وبه همین خاطر هئیت عمومی دیوانعالی کشور جهت رفع جلوگیری از آرای متفاوت ، تشکیل جلسه داده ومبدا شمول خسارت را تاریخ چک اعلام نموده است . 

لذا حسب مراتب مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری تبریز توصیه میگردد.

رأي وحدت‌ رويه شماره 812 ـ 1 /4 /1400 هيأت‌ عمومي ديوان ‌عالي ‌كشور
مطابق ماده 3 قانون صدور چك مصوب 1355 با اصلاحات و الحاقات بعدي، صادركننده بايد در تاريخ مندرج در چك، معادل مبلغ ذكر شده در آن، در بانك محال ‌عليه وجه نقد داشته باشد و برابر تبصره الحاقي (10 /3 /1376) به ماده 2 قانون اخير‌الذكر و قانون استفساريه اين تبصره مصوب 21 /9 /1377 مجمع تشخيص مصلحت نظام، مبدأ محاسبه خسارت تأخير تأديه بر مبناي نرخ تورم، تاريخ چك است. بنابراين، خسارت تأخير تأديه وجه چك، برابر مقررات مذكور كه به طور خاص راجع به چك وضع شده است، محاسبه مي‌ شود و از شمول شرايط مقرر در ماده 522 قانون آيين دادرسي دادگاه‌ هاي عمومي و انقلاب در امور مدني مصوب 1379 خارج است. بنا به مراتب، رأي شعبه سي و يكم دادگاه تجديدنظر استان تهران كه تاريخ چك (نه تاريخ مطالبه) را مبدأ محاسبه خسارت تأخير تأديه دانسته است، به اكثريت آراء صحيح و قانوني تشخيص داده مي‌ شود. اين رأي طبق ماده 471 قانون آيين دادرسي كيفري مصوب 1392 با اصلاحات و الحاقات بعدي، در موارد مشابه براي شعب ديوان عالي كشور، دادگاه ‌ها و ساير مراجع، اعم از قضايي و غير آن لازم الاتباع است.
هيأت‌ عمومي ديوان‌ عالي‌ كشور

لذا حسب مراتب مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری تبریز توصیه میگردد.

توبه وتاثیرآن در مجازات

بسمه تعالی 

توبه وتاثیر آن در مجازات

توبه مجرم در جرایم موجب حد به غیر از قذف ومحاربه ،قبل از اثبات جرم موجب سقوط مجازات است بشرط احراز ندامت واصلاح برای قاضی . وهمچنین اگر جرایم موجب حد بغیراز قذف بعداز اثبات جرم درصورتیکه با اقرار ثابت شده باشد  درصورت توبه مرتکب ، دادگاه میتواند درخواست وی را توسط رئیس قوه قضائیه از مقام  معظم رهبری درخواست نماید.

لهذا نظر به اینکه، مقررات راجع به توبه حسب مراتب بستگی به احراز شرایط خاص دارد لازم است در اینگونه موارد با بهترین وکیل پایه یک دادگستری مشاوره نمائید.

لازم بذکراست توبه محارب قبل از دستگیری وتسلط براو موجب سقوط مجازات است

در انجام زنا ولواط بصورت عنف ،اکراه ویا با اغفال بزه دیده درصورت توبه مرتکب وسقوط مجازات به شرح فوق ، مرتکب به حبس یا شلاق تعزیری درجه شش یا هردوآنها محکوم میشود

واما توبه مجرم در جرایم تعزیری در جه شش،هفت ،هشت بشرط احراز وندامت واصلاح مرتکب برای دادگاه ، قبل از اثبات  موجب سقوط مجازات است واما بعد از قطعیت حکم، موضوع از شمول این مقررات خارج است.ودر این موارد مثل سایر جرایم تعزیر درصورت توبه مرتکب دادگاه میتواند مقرارات راجع به تخفیف را اعمال نماید.

واما درموارد ذیل مقررات راجع به اجرا نمی گردد؛

1- درصورت اعمال تکرار جرایم تعزیری  در حق مرتکب 

2- درصورت ارتکاب جرم خارج از کشور که متهم در محل وقوع جرم ، محاکمه وتبرئه نشده ،یا درصورت محکومیت ،مجازات کلا یا بعضا اجرا نشده باشد 

3-درصورت ارتکاب جرم توسط شخص غیر ایرانی درخارج از کشور علیه شخص ایرانی بشرط عدم محاکمه وتبرئه ، ودرصورت محکومیت، عدم اجرا کلا یا بعضا وجرم بودن رفتار ارتکابی مطابق قانون ایران 

وسایرمقررات ذکرشده در تبصره دو ماده 115

لازم به ذکراست دیه ، قصاص ،حد قذف ومحاربه با توبه سا قط نمیگردد.

لهذا نظر به اینکه، مقررات راجع به توبه حسب مراتب بستگی به احراز شرایط خاص دارد لازم است در اینگونه موارد با بهترین وکیل پایه یک دادگستری مشاوره نمائید.

توبه مجرم مستندا به مواد 114تا119قانون مجازات اسلامی بنا به مقررات ذیل پیش بینی گردیده است؛

ماده 114- در جرائم موجب حد به استثنای قذف و محاربه هرگاه متهم قبل از اثبات جرم، توبه کند و ندامت و اصلاح او برای قاضی محرز شود، حد از او ساقط می گردد. همچنین اگر جرائم فوق غیر از قذف با اقرار ثابت شده باشد، در صورت توبه مرتکب حتی پس از اثبات جرم، دادگاه می تواند عفو مجرم را توسط رئیس قوه قضاییه از مقام رهبری درخواست نماید.

تبصره 1- توبه محارب قبل از دستگیری یا تسلط بر او موجب سقوط حد است.

تبصره 2- در زنا و لواط هرگاه جرم به عنف، اکراه و یا با اغفال بزهدیده انجام گیرد، مرتکب درصورت توبه و سقوط مجازات به شرح مندرج در این ماده به حبس یا شلاق تعزیری درجه شش یا هر دوی آنها محکوم می شود.

ماده 115-در جرائم تعزیری درجه شش، هفت و هشت چنانچه مرتکب توبه نماید و ندامت و اصلاح او برای قاضی محرز شود، مجازات ساقط می شود. در سایر جرائم موجب تعزیر دادگاه می تواند مقررات راجع به تخفیف مجازات را اعمال نماید.

تبصره 1- مقررات راجع به توبه درباره کسانی که مقررات تکرار جرائم تعزیری در مورد آنها اعمال می شود، جاری نمی گردد. تبصره 2- اطلاق مقررات این ماده و همچنین بند (ب) ماده (7) و بندهای (الف) و (ب) ماده (8) و مواد (27)، (39)، (40)، (45)، (46)، (93)، (94) و (105) این قانون شامل تعزیرات منصوص شرعی نمی شود.

ماده 116- دیه، قصاص، حد قذف و محاربه با توبه ساقط نمی گردد.

ماده 117- در مواردی که توبه مرتکب، موجب سقوط یا تخفیف مجازات می گردد، توبه، اصلاح و ندامت وی باید احراز گردد و به ادعای مرتکب اکتفاء نمی شود. چنانچه پس از اعمال مقررات راجع به توبه، ثابت شود که مرتکب تظاهر به توبه کرده است سقوط مجازات و تخفیفات درنظر گرفته شده ملغی و مجازات اجراء می گردد. در این مورد چنانچه مجازات از نوع تعزیر باشد مرتکب به حداکثر مجازات تعزیری محکوم می شود.

ماده 118- متهم می تواند تا قبل از قطعیت حکم، ادله مربوط به توبه خود را حسب مورد به مقام تعقیب یا رسیدگی ارائه نماید. ماده 119- چنانچه دادستان مخالف سقوط یا تخفیف مجازات باشد، می تواند به مرجع تجدیدنظر اعتراض کند.

 

رأی وحدت‌ رویه شماره ۸۱۳ ـ ۱۴۰۰/۵/۱۹ هیأت‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور

با عنایت به مواد ۱۱۵ و ۱۱۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، هرگاه متهم قبل از قطعیت حکم، توبه کند و ندامت و اصلاح وی برای قاضی محرز شود، در جرایم تعزیری درجه شش، هفت و هشت، مجازات ساقط می‌شود و در سایر جرایم موجب تعزیر، دادگاه می‌تواند مقررات راجع به تخفیف مجازات را اعمال کند، اما بعد از قطعیت حکم، موضوع از شمول این مقررات خارج است. بدیهی است، بعد از قطعیت حکم، عفو یا تخفیف مجازات محکومان مطابق بند ۱۱ اصل یکصد و دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (مشابه آنچه ذیل ماده ۱۱۴ و تبصره ۲ ماده ۲۷۸ قانون یادشده مقرر شده است)، امکان‌پذیر است. بنا به مراتب، رأی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی گرگان که با این نظر انطباق دارد به اکثریت آراء صحیح و قانونی تشخیص داده می‌شود. این رأی طبق ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی، در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور، دادگاه‌ها و سایر مراجع، اعم از قضایی و غیر آن لازم‌الاتباع است.

هیأت‌ عمومی دیوان‌ عالی‌ کشور

لهذا نظر به اینکه، مقررات راجع به توبه حسب مراتب بستگی به احراز شرایط خاص دارد لازم است در اینگونه موارد با بهترین وکیل پایه یک دادگستری مشاوره نمائید.

 

وضعیت حقوقی شرط حق فسخ درصورت عدم پرداخت ثمن در موعد مقرر 

بسمه تعالی 

وضعیت حقوقی شرط حق فسخ درصورت عدم پرداخت ثمن در موعد مقرر 

قانونگذار نظربه اینکه هرگونه شروط وقراردادخصوصی را که مخالف با قوانین امری ویا مخالف نظم ومقررات عمومی نباشد محترم شمرده است بهتراست قبل از هرگونه انجام عمل حقوقی با بهترین وکیل پایه یک دادگستری تبریز به لحاظ جلوگیری از بروز مشکل ،مشاوره نمائید

لذا با این نظر که قراردادهای خصوصی بین اشخاص محترم است وشرط حق فسخ درصورت عدم پرداخت  ثمن در موعد مقرر مغایرتی با قوانین امری ونظم عمومی ندارد معتبر است  هرچند بایع آنرا به شخص ثالث انتقال داده باشد وعلم واطلاع شخص ثالث  با وجود حق فسخ  تاثیری ندارد که وحدت رویه 810هئیت عمومی ذیل بیانگر تائید معتبربودن شرط حق فسخ و استردادمبیع ولو انتقال آن بغیر است می باشد

رأی وحدت‌ رویه شماره ۸۱۰ ـ۱۴۰۰/۳/۴ هیأت‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور

مستفاد از مواد ۲۱۹، ۲۲۰، ۲۲۴، ۲۲۵، و ۴۵۴ قانون مدنی، چنانچه در ضمن عقد بیع، شرط شود در صورت عدم پرداخت اقساط ثمن در مواعد تعیین شده، فروشنده حق فسخ و استرداد مبیع را دارد، با تحقق شرط و اعمال حق فسخ ولو اینکه خریدار بدون در نظر گرفتن حق فسخ، مبیع را به شخص دیگری فروخته باشد، مبیع باید به بایع مسترد شود و عدم اطلاع خریدار بعدی از شرط مذکور با توجه به درج آن در متن قرارداد، به اقتضای رفتار متعارف اشخاص و حق تقدم مالک، موجب بی‌اثر شدن شرط و زوال حق مالک اولیه نسبت به عین مال نخواهد بود. بنا به مراتب، رأی شعبه شانزدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران تا حدی که با این نظر انطباق دارد به اکثریت آراء صحیح و قانونی تشخیص داده می‌شود. این رأی طبق ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات بعدی، در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور، دادگاه‌ها و سایر مراجع، اعم از قضایی و غیر آن لازم‌الاتباع است.

هیأت‌ عمومی دیوان‌ عالی‌ کشور

لذا باعنایت به مراتب فوق مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری توصیه میگردد.

 

مرجع صالح دررسیدگی به پرونده های کیفری موضوع تصرف اراصی شخصی

بسمه تعالی

مرجع صالح دررسیدگی به پرونده های کیفری موضوع تصرف اراصی شخصی

با توجه به اینکه شعبات در اینخصوص نظرات مختلفی داشته اند لذا هئیت عمومی دیوانعالی کشور تعیین تکلیف نموده که حسب نظر دیوان ،دادگاه کیفری دو بطور مستقیم صلاح به رسیدگی است

که حسب مراتب فوق مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری تبریز شمارا به نزدیک مسیر راهنمایی می کند

 رأی وحدت‌ رویه شماره ۸۰۷ ـ ۱۳۹۹/۱۱/۱۴ هیأت‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور

جزای نقدی که در برخی از مقررات قانونی مانند بند ۲ ماده ۳ قانون وصول برخی از درآمدهای دولت مصوب ۱۳۷۳/۱۲/۲۸ با اصلاحات بعدی، به عنوان بدیل حبس و به منظور رعایت حال متهم پیش‌بینی شده است، ملاک تعیین درجه جرم نیست؛ بلکه در این موارد درجه جرم بر اساس مجازات حبس مقرر در قانون مربوط تعیین می‌شود. بر این اساس و با عنایت به ماده ۳۴۰ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی، به لحاظ آنکه مجازات حبس مقرر در ماده ۶۹۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ در خصوص مواردی که املاک و اراضی متعلق به اشخاص خصوصی باشد، به موجب ماده ۱۱ قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب ۱۳۹۹/۲/۲۳، به نصف تقلیل یافته و درجه ۷ است، به بزه مذکور به طور مستقیم در دادگاه کیفری دو رسیدگی می‌شود. بنا به مراتب، رأی شعبه دوازدهم دادگاه تجدیدنظر استان یزد که با این نظر انطباق دارد به اکثریت آراء صحیح و قانونی تشخیص داده می‌شود. این رأی طبق ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی، در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور، دادگاه‌ها و سایر مراجع، اعم از قضایی و غیر آن لازم‌الاتباع است.

هیأت‌ عمومی دیوان‌ عالی‌ کشور

که مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری تبریز شمارا به نزدیک مسیر راهنمایی می کند .

قسامه وتفاوت آن با سوگند

بسمه تعالی

قسامه وتفاوت آن با سوگند

قانونگذار نظر به اینکه بین  قسامه وسوگند مقررات خاص پیش بینی نموده وهریک ،احکام خاص وکاربرد متفاوت دارد

مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری ضروریست

مطابق با ماده 313قانون مجازات اسلامی محل قسامه تنها برای اثبات یا نفی قصاص ودیه معتبر است و حدود وتعزیرات با سوگند نفی یا اثبات نمیشود اما در مقابل سوگند تنها در مواردی به کار می‌رود که متهم برای اثبات حق خود یا ادعای دیگری علیه او، بخواهد از خود دفاع کند، برخلاف قسامه، سوگند تنها درباره موارد کیفری نیست و در امور مربوط به غیر قتل و کیفری نیز سوگند خورده می‌شود.که وحدت رویه هئیت عمومی دیوانعالی کشور به شماره 815 تاحدودی محل کاربرد هریک بیان نموده است

لذا در اینگونه مسایل بهتراست قبل ازهر گونه اقدامی با بهترین وکیل پایه دادگستری مشاوره نمائید

 

 رأی وحدت‌ رویه شماره ۸۱۵ ـ ۱۴۰۰/۸/۱۸ هیأت‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور

با عنایت به تعریف «قسامه» در ماده ۳۱۳ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ و اینکه مطابق ماده ۲۰۸ این قانون «حدود و تعزیرات با سوگند نفی یا اثبات نمی‌شود لکن قصاص، دیه، ارش و ضرر و زیان ناشی از جرایم، مطابق مقررات این قانون با سوگند اثبات می‌گردد» و صراحت تبصره ماده ۱۶۰ همین قانون مبنی بر اینکه قسامه «برای اثبات یا نفی قصاص و دیه معتبر است» و همچنین، با توجه به اینکه مطابق ماده ۴۵۶ قانون یادشده، در جنایت بر اعضا و منافع، حق قصاص با قسامه ثابت نمی‌شود، بنابراین، «قسامه» دلیلی است که صرفاً برای اثبات حق خصوصی اشخاص در موارد منصوص معتبر دانسته شده (و نه به طور مطلق) و در نتیجه تعیین مجازات تعزیری برای جنبه عمومی جرم، بر اساس آن، فاقد وجاهت قانونی است. بنا به مراتب، رأی شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی تا حدی که با این نظر انطباق دارد، به اکثریت قاطع آراء صحیح و قانونی تشخیص داده می‌شود. این رأی طبق ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی، در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور، دادگاه‌ها و سایر مراجع، اعم از قضایی و غیر آن لازم‌الاتباع است.

هیأت‌ عمومی دیوان‌ عالی‌ کشور

حسب مراتب قوق مشاوره با بهترین وکیل پایه یک دادگستری  در اینگونه مسایل میتواند به حل مسایل شما به به بهترین نفع کمک کند

صلاحیت محاکم عمومی دادگستری در رسیدگی به اعتراض مراجع دولتی یا عمومی نسبت به آراء صادره از کمیسیون‌ موضوع ماده ۱۰۰ قانون شهرداری»

بسمه تعالی

رأی وحدت رویه شماره ۸۰۳ مورخ ۱۳۹۹/۹/۱۸

«صلاحیت محاکم عمومی دادگستری در رسیدگی به اعتراض مراجع دولتی یا عمومی نسبت به آراء صادره از کمیسیون‌ موضوع ماده ۱۰۰ قانون شهرداری»

فرض ـ یک اداره دولتی در کمیسیون بدوی موضوع ماده ۱۰۰ قانون شهرداری محکوم گردیده و رأی صادره، در کمیسیون تجدیدنظر موضوع همان ماده تأیید می‌گردد. متعاقباً محکوم‌علیه، در دادگاه عمومی حقوقی دادخواستی به خواسته ابطال رأی صادره طرح می‌نماید.
سؤال’آیادادگاه عمومی حقوقی، صلاحیتِ رسیدگی و ابطال آراء صادره از کمیسیون‌های بدوی و تجدیدنظر موضوع ماده ۱۰۰ قانون شهرداری را دارد
پاسخ: ابتدا باید توجه داشت رأی صادره در فرض بالا، قابل اعتراض و ابطال در دیوان عدالت اداری نمی‌باشد؛ زیرا به قرینه اصطلاح «مردم» در اصل ۱۷۳ قانون اساسی و ماده ۱ قانون دیوان عدالت اداری، باید بر آن بود که اشخاص حقوقی «حقوق عمومی و دولتی» نمی‌توانند به عنوان «خواهان» دعوا، در دیوان عدالت اداری اقامه دعوا نمایند. در ارتباط با امکان ابطال «رأی قطعی صادره از کمیسیون موضوع ماده ۱۰۰ قانون شهرداری» توسط دادگاه عمومی حقوقی؛ از یک سو ممکن است استدلال گردد مطابق ماده ۱۰ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی، در مواردی‌که قانون مرجع دیگری را ‌برای رسیدگی به دعاوی تعیین کرده باشد، موضوع از صلاحیت دادگاه‌های دادگستری خارج است. یکی از مراجع تعیین‌شده توسط قانون، ماده ۱۰۰ قانون شهرداری است که رسیدگی به تخلفات اشخاص (اعم از دولتی و غیردولتی) در خصوص تخلفات ساختمانی را به عهده کمیسیونی تخصصی قرار داده است که یک نفر قاضی دادگستری در آن حضور داشته، رأی صادره از این کمیسیون در کمیسیون دیگری قابل اعتراض بوده، رأی کمیسیون دوم قطعی است و امکان اعتراض به این رأی قطعی در محاکم حقوقی وجود ندارد.
از سوی دیگر ممکن است استدلال گردد مطابق اصل ۱۵۹ قانون اساسی، دادگستری مرجع رسمی و عام رسیدگی به تظلمات و شکایات اشخاص اعم از دولتی و غیردولتی بوده و «دولتی بودن» خواهان و عدم امکان شمول ماده ۱۰ قانون دیوان عدالت اداری نسبت به موضوع، مانع رسیدگی دادگاه عمومی حقوقی و سلب صلاحیت از آن نمی‌باشد.
رأی وحدت رویه شماره ۸۰۳ دیوان عالی کشور نظر نخست را پذیرفته است. مطابق این رأی:
مطابق تبصره ۱۰ ماده ۱۰۰ قانون شهرداری مصوب ۱۳۳۴ با اصلاحات و الحاقات بعدی، آراء صادره از کمیسیون موضوع این ماده قابل اعتراض در کمیسیون هم‌عرض است و برابر بند ۲ ماده ۱۰ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۹۲ مجمع تشخیص مصلحت نظام، رسیدگی به اعتراضات و شکایات از آراء و تصمیمات قطعی کمیسیون موضوع ماده ۱۰۰ قانون شهرداری در صلاحیت دیوان عدالت اداری است. بنا به مراتب و با عنایت به ذیل ماده ۱۰ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹، اعتراض اشخاص حقوقی دولتی و عمومی نسبت به آراء کمیسیون یادشده در هر حال قابل طرح و رسیدگی در دادگاه‌های عمومی نیست.
هیأت‌ عمومی دیوان‌ عالی‌ کشور

مه تعالی